کتاب «یغما» اثر مریم عباسقلی، داستانی عمیق و احساسی است که به بررسی روابط انسانی و چالشهای عاطفی میپردازد. این اثر با نثری زیبا و توصیفهای دقیق، خواننده را به دنیای درونی شخصیتها میبرد و احساسات پیچیده آنها را به تصویر میکشد. داستان حول محور شخصیت اصلی میچرخد که در حالتی بین خواب و بیداری به سر میبرد و با یادآوری صداها و لحظات گذشته، به بررسی احساسات و روابط خود میپردازد. نویسنده با استفاده از توصیفهای دقیق و زنده، احساسات شخصیتها را بهخوبی منتقل میکند و خواننده را در جریان داستان قرار میدهد. این کتاب بهویژه به موضوعاتی چون عشق، انتظار و چالشهای زندگی میپردازد و به خواننده این امکان را میدهد که با شخصیتها همذاتپنداری کند.
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات داستانی و رمانهای احساسی پیشنهاد میشود. همچنین، کسانی که به دنبال داستانهایی با عمق عاطفی و تحلیلهای روانشناختی از روابط انسانی هستند، میتوانند از این اثر لذت ببرند. اگر به دنبال داستانی هستید که شما را به تفکر دربارهی روابط، احساسات و چالشهای زندگی وادار کند، «یغما» گزینهای عالی برای شماست! این کتاب شما را به دنیای عمیقتری از احساسات و تجربیات انسانی میبرد و به شما کمک میکند تا با خودتان و دیگران بهتر کنار بیایید.
اثر مسکن ها آن قدری قوی بود که در حالتی بین خواب و بیداری به سر میبردم.
اما هر چیزی را که مربوط به او بود را خوب حس میکردم، مثل صدای سه بوق کوتاه و پشت سر هم ماشینش
مثل کشیده شدن چرخهای ماشین او روی سنگ ریزه ها و صدایش که از همان درب باغ بلند شد.
-یغما این جاست؟
و جواب کیومرث خان که گفت:
-زود اومدی خوش غیرت.
بعد سه روز تازه اومدی میپرسی زنت این جاست یا نه؟
دستهایشان که میخواستند شال را روی سرم بیندازند کنار زدم.
نیم خیز شدم که مهین جون به کمکم آمد. منی که تا همین نیم ساعت قبلترش، برای رفتن به دستشویی هم نیازمند کمک بودم و توان و جان از پاهایم رفته بود، حالا قبل از این که مهین جون دست زیر بازویم بیندازد، ایستادم و سمت پنجره رفتم.
گوشه ی پرده را کنار زدم و دستم روی قلبم چنگ شد و زمزمه کردم.
-عمران
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir