«چطور به استارتاپ تان گند میزنید!» اثر کیم ویدکر با ترجمه فرزانه حاجخلیلی، راهنمایی بیرقیق برای عبور از میدان مین شکستهای استارتاپی است. انتشارات میلکان این اثر را در سال 1403 منتشر کرده است. ویدکر با رویکردی نوین، 90 درصد دلایل سقوط استارتاپها را کالبدشکافی میکند و نشان میدهد چگونه میتوان با شناخت تهدیدها، مسیر موفقیت را هموار کرد. این کتاب نه یک نظریهپردازی انتزاعی، بلکه نقشهای عملیاتی بر پایه آمارهای واقعی است.
ویدکر در این اثر، با استناد به گزارش معتبر طرح استارتاپ ژینوم (2019) که نشان میدهد 11 از هر 12 استارتاپ شکست میخورند، الگوهای مشترک نابودی کسبوکارها را شناسایی میکند. او این اشتباهات مرگبار را — از انتخاب شریک نامناسب تا مدیریت نادرست جریان نقدی — بهصورت طبقهبندیشده تحلیل میکند. نکته کلیدی کتاب این است: شکست اجتنابناپذیر نیست، بلکه محصول خطاهای قابل پیشبینی است.
کتاب خواننده را گامبهگام از مرحله ایدهپردازی تا فاز خروج همراهی میکند. هر فصل با مثالهای ملموس و طنز تلخ (مثل استخدام نیروی اشتباه در زمان نامناسب یا غفلت از بازخورد مشتری) نشان میدهد چگونه کوچکترین اشتباهات به فجایع زنجیرهای تبدیل میشوند. راهکارهای ارائهشده — مانند چکلیستهای ارزیابی ریسک و مکانیسمهای اصلاحی — بهطور مستقیم از تجربیات عملی نویسنده در دنیای استارتاپی استخراج شدهاند.
این کتاب برای بنیانگذاران استارتاپها و اعضای تیمهای نوپا ضروریترین ابزار بقاست. سرمایهگذاران خطرپذیر نیز با مطالعه آن، معیارهای دقیقتری برای شناسایی تیمهای مستعد شکست کسب میکنند.
دانشجویان MBA و مشاوران کسبوکار با درک الگوهای شکست مندرج در کتاب، میتوانند راهبردهای کارآمدتری طراحی کنند. حتی برای کارآفرینان باتجربهای که میخواهند از افتادن در دامهای تکراری جلوگیری کنند، این اثر نقش کاتالیزور هوشمندی را ایفا خواهد کرد.
«وقتی صحبت از وعدهٔ بیشازحد و عرضهٔ کم میشود، مورد فایرمدیا را باید لحاظ کرد. همانطور که قبلاً بیان شد، فایرمدیا، که بیلی مکفارلند آن را تأسیس کرد، قرار بود نرمافزاری باشد که در آن، هر کسی که بودجه داشت میتوانست یک فرد مشهور، اهل موسیقی یا مدل را برای رویدادی که میزبانی میکرد دعوت کند. این پروژه، که با مشارکت رپر معروف، جا رول، انجام میشد، بخش اولیهاش منطقی به نظر میرسید: افراد «داخل صنعت» را با افرادی که درپی استخدام حرفهایها برای رویدادها بودند ارتباط میداد. دربارهٔ این ایده بهخوبی فکر شده بود، نرمافزار بینقص به نظر میرسید؛ بنابراین سرمایهگذاران از این شرکت حمایت کردند. همهچیز ظاهراً برای شرکت خوب پیش میرفت تا زمانی که تصمیم گرفتند میزبان منحصربهفردترین «مهمانیِ راهاندازی» باشند که برای اولین بار در دنیای استارتاپ برگزار میشد. آنها بلیتهایی با قیمت 500 - 12 هزار دلار فروختند و به مردم وعده دادند که رویدادی اختصاصی در جزیرهٔ خصوصی باهاما با برنامههای سرگرمکنندهٔ برخی هنرمندان در دسترس و آمادهٔ دعوت در نرمافزار، جابهجایی با جت خصوصی تا محل رویداد، اقامتگاههای لوکس و سرآشپزهای مشهور درجهیک برگزار کنند.
اتفاقی که افتاد چیزی غیر از این بود. عدهای در فرودگاه منتظر هواپیماهایی ماندند که هرگز نرسیدند، از کسانی هم که به جشنواره رسیدند، با چادر بهجای اقامتگاه و با ساندویچ سرد پنیر استقبال شد. افراد مشهور نیز چند روز قبل، وقتی دریافتند اوضاع نابهسامان است، آنجا را ترک کردند، ولی اینقدر مؤدب بودند که در شبکههای اجتماعی از شرکت انتقاد نکنند. نیازی به گفتن نیست، وقتی زمان برگزاری یکی از دو رویداد در آخر هفته نزدیک شد، بودجه تمام شد و مکفارلند نتوانست وام سه میلیوندلاریاش را بپردازد. مکفارلند باز هم تلاش کرد که همچنان این رویداد را برگزار کند، از سروته کار زد، پول فروشندگان را نداد و پشت همه را خالی کرد. بعداً اتهام کلاهبرداری علیه او مطرح و به شش سال زندان محکوم شد و حکمی که برایش صادر شد این بود که برای جبران خسارت به سرمایهگذاران و مشتریان باید بیش از 26 میلیون دلار بپردازد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir