کتاب «وقتی که مادرم رفت» نوشته محسن عباسی ولدی، مجموعهای از خاطرات و درسهایی است که نویسنده در روزهای نخستین پس از درگذشت مادرش تجربه کرده است. این کتاب با نثری صمیمی و شخصی، به بیان احساسات، اندوه و تأملات نویسنده درباره فقدان مادر میپردازد و به خواننده کمک میکند تا با فرآیند سوگ و پذیرش فقدان آشنا شود. این اثر مناسب برای همه کسانی است که با فقدان عزیزان مواجه شدهاند و به دنبال درک بهتر و تسلی خاطر در روزهای سخت سوگواری هستند. کتاب به زبان ساده و روان نوشته شده و میتواند به عنوان منبعی برای همدلی و همراهی در مسیر غم و اندوه مورد استفاده قرار گیرد. در مجموع، «وقتی که مادرم رفت» کتابی است که از دل برآمده و با هدف انتقال تجربههای انسانی و معنوی ناشی از فقدان مادر، خوانندگان را در مواجهه با سوگ یاری میکند.
در کتاب «وقتی که مادرم رفت»، احساسات عمیق و متنوعی درباره فقدان مادر به تصویر کشیده شده است که مهمترین آنها عبارتاند از: دلتنگی و حسرت: نویسنده و مخاطبان کتاب احساس فقدان شدید و نبودن مادر را با زبانی صمیمی و جانسوز بیان میکنند؛ حسرت آغوش مهربان مادر و گرمای وجودش که دیگر در دسترس نیست. عشق و محبت بیپایان: عشق عمیق به مادر و یادآوری مهربانیها، فداکاریها و حضور پررنگ او در زندگی، که حتی پس از رفتنش همچنان در دل باقی است. اندوه و غم سوگ: بیان درد و رنج ناشی از جدایی از مادر، همراه با احساس تنهایی و خلأ عاطفی که فقدان او ایجاد کرده است. امید و آرامش معنوی: با وجود غم فقدان، اطمینان به اینکه مادر همچنان در پیشگاه خداوند واسطه خیر و آرامش است و این باور، تسلیبخش دلهای سوگوار است. تقدیر و سپاسگزاری: قدردانی از زحمات، فداکاریها و ایثارهای مادر در طول زندگی و احساس مسئولیت برای جبران محبتهای بیدریغ او. سکوت دردناک و رنجهای پنهان: اشاره به رنجها و سختیهایی که مادر در سکوت تحمل کرده و فرزندان معمولاً از آنها بیخبرند، اما این رنجها نماد عشق و فداکاری بیپایان اوست. این احساسات در قالب دلنوشتهها و جملات عاشقانه و عاطفی بیان شدهاند و هدف آنها کمک به درک بهتر فرآیند سوگ، همدلی با کسانی که مادرشان را از دست دادهاند و انتقال ارزشهای محبت و احترام به مادر است. عباسی ولدی این کتاب را اینگونه معرفی میکند: "مادرم که از دنیا رفت چند روزی درباره ش تو کلاس مجازیم، متنهایی رو مینوشتم. این متنها الآن مقدمه کتاب دهم طعم شیرین خدا شدن. مادرم آدم خاصی بود و ویژگیهای عجیبی داشت. باید اون قسمت از متنها رو بخونید تا بدونید که چه مادری رو از دست دادم. انتهای همین کتاب رمزینهای رو گذاشتم که بتونید مقدمه کتاب دهم طعم شیرین خدا رو بشنوید. بعد از اینکه از شخصیت مادرم گفتم درباره مرگ و نگاه قشنگی که میشه به اون داشت نوشتم. اون متنها بعداً مایه آرامش کسایی شد که در موقعیتی مثل من قرار گرفته بودن. وقتی تأثیر این مطالب رو دیدم، به ذهنم رسید، متنها رو از گوشهیه کلاس مجازی در بیارم و به صورتیه کتابچه منتشر کنم. این کتابچه برای همه خوبه چه کسایی که مصیبتزده هستن و چه کسایی که زندگیشون مشکل خاصی نداره. مصیبت زدهها بخونن تا بتونن بهتر با مصیبت کنار بیان و اونهایی که مبتلا به مصیبتی نیستن بخونن تا آماده روبه رو شدن با مصیبت بشن. از این کتاب توقعیه کتاب رسمی رو نداشته باشید. اینها دل نوشتههای درس گونه من با کساییه که هر روز باهاشون کلاس داشتم. "
کسانی که با فقدان مادر یا عزیزان مواجه شدهاند: این کتاب با بیان صمیمی و روان، تجربههای روزهای نخستین پس از درگذشت مادر را روایت میکند و میتواند به تسلی خاطر و همراهی در فرآیند سوگ کمک کند. افرادی که به دنبال درک بهتر احساسات و مراحل سوگواری هستند: کتاب با بیان احساسات عمیق دلتنگی، اندوه و امید، به خواننده کمک میکند تا با فرآیند سوگ آشنا شود و احساسات خود را بهتر مدیریت کند. والدین و مربیان: این اثر میتواند به آنها در فهم بهتر تجربههای کودکان و نوجوانان در مواجهه با فقدان کمک کند و راهنمایی برای همراهی و حمایت عاطفی باشد. عموم علاقهمندان به ادبیات تجربی و انسانی: کسانی که به دنبال خواندن خاطرات و تجربیات شخصی درباره مرگ و فقدان هستند، این کتاب را منبعی ارزشمند خواهند یافت. کتاب «وقتی که مادرم رفت» با 55 صفحه و قالب خاطرات، اثری است صمیمی و انسانی که از دل تجربههای واقعی برآمده و برای همه کسانی که با موضوع فقدان و سوگ روبرو هستند، مفید و تأثیرگذار است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir