کتاب «خیابان الزهرا؛ فرار کن موسی، فرار کن» نوشته بهزاد دانشگر، رمانی متفاوت و تأثیرگذار است که بهصورت ویژه به تحولات اخیر نوار غزه میپردازد. این کتاب روایت جذاب و پرتنشی از مواجهه انسانها در دل یک منازعه پیچیده ارائه میدهد. این اثر بهزاد دانشگر منتخب مناسبی برای کسانی است که از خواندن داستانهای انسانی و نشانهدار درباره مسائل روز استقبال میکنند و درصدد فهم بهتر تاریخ و واقعیتهای زنده دنیای امروزند.
داستان حول نوجوان اسرائیلیای به نام موسی میچرخد که در جریان عملیات «طوفان الاقصی» توسط نیروهای مقاومت فلسطین اسیر و به غزه منتقل میشود. موسی که در ابتدا دیدگاه کلیشهای و تحریفشدهای از فلسطینیها دارد، با ورود به دل واقعیتهای پیچیده، کمکم چهرهای انسانیتر و عمیقتر از مردم غزه را کشف میکند. این تجربه برای او فرصتی میشود که حقیقت هویت، سرزمین و معنای انسانیت را از زاویهای جدید بیاموزد. «خیابان الزهرا» با نثری روان، شخصیتپردازی دقیق و روایت پرتنش، خواننده را در فضای پرابهام و بحران خاورمیانه غوطهور میسازد. بهزاد دانشگر با مهارتی خاص توانسته از دل یک موضوع سیاسی-نظامی، داستانی انسانی و پرکشش خلق کند که نه تنها نوجوانان بلکه بزرگسالان را نیز به تفکر و تأمل عمیق درباره موضوعات مهم و حساس دعوت میکند. این جلد، نخستین بخش از مجموعهای است که هدف آن روایت لایههای مختلف این ماجرا به صورت داستانهای کوتاه و بلند است.
چرا باید این کتاب را خواند؟
این کتاب فراتر از یک داستان جنگ و منازعه، فرصتی برای شناخت بهتر و انسانیتر موضوعی است که اغلب در رسانهها با دیدگاهی محدود و نسبی پوشش داده میشود. «خیابان الزهرا» تصویر متفاوتی از واقعیتهای زندگی در غزه ارائه میکند که خواننده را به چالش میکشد و ذهن او را به سوی درک عمیقتر از همزیستی، هویت و مصائب انسانی هدایت میکند. نثر روان و ساختار داستانی جذاب، تجربهای ملموس و تاثیرگذار از شرایط معاصر خاورمیانه فراهم میآورد که کمتر در ادبیات نوجوانان به این شکل دیده شده است.
علاقهمندان به ادبیات مقاومت و موضوعات اجتماعی عمیق، نوجوانان و جوانانی که به دنبال داستانهای تأثیرگذار با موضوعات واقعی و امروزی هستند، مخاطبانی که میخواهند تحولات پیچیده خاورمیانه را بشنوند و فراتر از سطحینگری به موضوع نگاه کنند و خوانندگانی که به دنبال نثری روان، داستانهایی با شخصیتپردازی دقیق و روایتهای پرتنش میگردند.
هناء اون روز نجات پیدا کرد معجزه بود. توی بیمارستان چند کیسه خون بهش تزریق کردن و دکترها بردنش اتاق عمل روز بعد که به هوش اومد سراغ فرزندش رو گرفت کسی خبر نداشت. یکی دو روزی تمام خونواده در هول و ولا بودن و تلاش میکردن تا خبری از بچه به دست بیارن چند نفری از ما دوباره رفتن به محل حادثه همونجا بود که یکی از مغازه دارها گفت به زن اسرائیلی رو دیده که بچه رو با خودش برده عجیبتر اینکه مغازه داز اون افسر اسرائیلی رو میشناخت چونیه بار دیگه تویه تصادف جونیه فلسطینی رو نجات داده بود اونجا فهمیده بودن که اسمش دکتر کارن صفر است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir