کتاب قلعه مالویل (Malevil) نوشته روبر مرل، رمانی علمی‌تخیلی و پادآرمان‌شهری است که در سال 1972 منتشر شد. داستان در اواخر قرن بیستم و در مناطق روستایی فرانسه اتفاق می‌افتد و روایت‌گر گروهی از بازماندگان یک انفجار هسته‌ای بزرگ است که تقریباً همه‌چیز را نابود کرده است. کتاب قلعه مالویل برنده جایزه یادواره جان دبلیو. کمپبل در سال 1974 شده و در سال 1981 فیلمی بر اساس آن ساخته شده است. این رمان یکی از نمونه‌های برجسته ادبیات آخرالزمانی است که علاوه بر جنبه‌های علمی‌تخیلی، به مسائل انسانی و اجتماعی نیز عمیقاً می‌پردازد.

درباره کتاب قلعه مالویل

شخصیت اصلی کتاب، امانوئل کمت، مردی است که پیش‌تر مدیر مدرسه بوده و اکنون کشاورز و مالک قلعه‌ای قدیمی به نام مالویل است. او و چند نفر از دوستانش هنگام وقوع انفجار در انبار شراب قلعه حضور دارند و به همین دلیل از آسیب انفجار در امان می‌مانند. پس از بیرون آمدن از انبار، متوجه می‌شوند که جهان پیرامونشان و تمدن بشری تقریباً نابود شده است و آن‌ها باید برای بازسازی جامعه‌ای جدید تلاش کنند. رمان به بررسی چالش‌های بازماندگان در مواجهه با کمبود غذا، امنیت، حفظ نسل و تهدیدات داخلی و خارجی می‌پردازد. در طول داستان، گروه امانوئل با دیگر بازماندگان روبرو می‌شوند که برخی از آن‌ها تهدیدی برای جامعه نوپای آن‌ها هستند، از جمله یک حکومت دیکتاتوری که با شورشیان غارتگر همراه شده است. روبر مرل با الهام از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، در این کتاب به کالبدشکافی شخصیت‌ها و روابط انسانی در شرایط بحران می‌پردازد و نگاهی واقع‌گرایانه به ماهیت انسان و بقا ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب قلعه مالویل را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

طرفداران رمان‌های پادآرمان‌شهری و آخرالزمانی که به داستان‌های بازسازی جامعه پس از فاجعه و چالش‌های بقا علاقه‌مندند. کسانی که به موضوعات عمیق انسانی، اجتماعی و روانشناختی در شرایط بحرانی و پس از فجایع علاقه دارند، زیرا کتاب به بررسی ذات واقعی انسان، روابط اجتماعی، مسائل جنسیتی، مذهب و سیاست در دنیای پس از انفجار هسته‌ای می‌پردازد. مخاطبانی که به رمان‌های واقع‌گرایانه با شخصیت‌پردازی دقیق و فضاسازی قوی علاقه‌مندند، چرا که روبر مرل با بهره‌گیری از تجربیات جنگی و نگاه واقع‌گرایانه، داستانی باورپذیر و جذاب خلق کرده است. علاقمندان به ادبیات فرانسه و آثار نویسندگان بزرگ که به سبک‌های روانشناسانه و تاریخی توجه دارند. همچنین نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های علمی‌تخیلی و تخیلی با درونمایه‌های انسانی علاقه دارند، می‌توانند از این کتاب لذت ببرند. در مجموع، خواندن قلعه مالویل برای کسانی که به داستان‌های چالش‌برانگیز، تفکربرانگیز و با موضوعات اجتماعی و انسانی در قالب رمان علمی‌تخیلی علاقه‌مندند، بسیار مناسب است و پس از مطالعه، ذهن خواننده را برای مدتی طولانی با مباحث مطرح شده در کتاب درگیر می‌کند.

در بخشی از کتاب قلعه مالویل می‌خوانیم

در حالی که از غیظ دندان بر هم می‌فشارم به فکر فرو می‌روم: عیناً نقل من است و خواهرانم. هر دو لش‌اند و بیکاره و احمق، و با این وصف مادر همیشه لوسشان می‌کند، به سر و تنشان ادکلن می‌پاشد، گیسوانشان را‌شانه می‌زند، و با «فر» حلقه‌های خوشگلی به موهاشان می‌دهد. چنان پوزخندی می‌زنم که کسی نشنود. یکشنبه‌ی گذشته، من پاورچین پاورچین پشت سرشان راه افتادم و روی حلقه‌های قشنگ زلفشان تار عنکبوت گذاشتم. همین یک خاطره‌ی خوش کافی است که من تسلیم یأس و دلسردی نشوم. ضمن اینکه چشمم از عکس بچه‌ی مبذر آویخته به دیوار تا به کیک زردآلویی که بوی خوش آن را استشمام می‌کنم و حاشیه‌ی طلایی‌رنگ آن را روی گنجه تشخیص می‌دهم فرود می‌آید. در این لحظه، مادر با تبختر خاصی از جا برمیخیزد و ظرف کیک را روی میز، درست جلو چشم من می‌گذارد. من فوراً بلند می‌شوم و در حالی که دست‌هایم را توی جیبم گذاشته‌ام به طرف در می‌روم. پدر با صدای دورگه‌ی آدم‌هایی که کم‌حرف‌اند، می‌گوید: «آهای! مگر تو سهم کیکت را نمی‌خواهی؟ » این نقض دستور خیلی دیر شده است و پدر از این بابت هیچ منتی بر من ندارد. من بی‌آنکه دست‌هایم را از جیبم دربیاورم سر برمی‌گردانم و در همان حال که یک‌وری‌ایستاده‌ام به لحنی خشک و بی‌اعتنا می‌گویم: «گرسنه‌ام نیست».