کتاب مامان! بابا! من غول نیستم! نوشته مسلم وافی و سعید شریف یزدی با نشر معارف منتشر شده است. این کتاب به موضوع مهم آسیبهای کاهش جمعیت و فرزندآوری پرداخته و به بررسی ترسها و نگرانیهای موجود در جامعه پیرامون این مقوله میپردازد. نویسندگان در این اثر، ضمن تحلیل عواملی که موجب ترس از فرزندآوری میشود، راهکارهایی برای مقابله با این ترسها و ترویج فرزندآوری ارائه میدهند.
کتاب با اشاره به تصورات غلطی که در مورد فرزندآوری و ترسهای مرتبط با آن وجود دارد، به شکلی جذاب و آموزنده به موضوعاتی میپردازد که بسیاری از زوجها در جامعه با آن روبهرو هستند. این کتاب به نحوه شکلگیری ترسهای مختلف در مورد فرزندآوری، از جمله ترس از ناتوانی در تأمین نیازهای اقتصادی، نگرانی از تربیت صحیح فرزندان و محدودیتهای زندگی شخصی پرداخته است.
نویسندگان با بهرهگیری از آموزههای دینی و علمی، به طور مبسوط علتهای این نگرانیها را تحلیل کرده و پیشنهاداتی برای مقابله با آنها ارائه میدهند. همچنین، کتاب به جایگاه مهم فرزندآوری در جامعه و چالشهای کاهش جمعیت اشاره میکند و به والدین و زوجها کمک میکند تا با دیدگاهی جدید به این موضوع بنگرند و ترسهای خود را کنار بگذارند.
این اثر برای تمامی زوجهایی که در تصمیمگیری در مورد فرزندآوری تردید دارند و از ترسها و نگرانیهای مختلفی در این زمینه رنج میبرند، مناسب است. این کتاب به خصوص برای افرادی که قصد دارند فرزندآوری نکنند، پیشنهاد میشود تا با آگاهی از دلایل علمی، اجتماعی و دینی، از نگرانیها و تردیدهای خود عبور کرده و تصمیمات بهتری بگیرند.
«در متنی که ما ابلاغ کردیم، در مقدمهٔ این سیاستها، چهار نکتهٔ اصلی را بهعنوان انگیزه و عامل تهیهٔ این سیاستها ذکر کردیم. این چهار نکته را من اینجا تکرار میکنم؛ یکی اشاره به ظرفیتهای فراوان مادّی و معنوی کشور بود. در مقدمهٔ ابلاغشده در این سیاستها به این اشاره کردیم؛ این بسیار مسئلهٔ مهمی است. ظرفیتهای کشور خیلی وسیع است. خیلی از ماها آگاه نیستیم به گسترهٔ این ظرفیتهای عجیب، یا به اهمیت آن توجه نداریم. میدانیم، آمارها دستمان هم هست، توجه نمیکنیم. بعضی از مسئولین اینجورند؛ آمارها را دارند، اما اهمیت آمارها موردتوجه آنها قرار نمیگیرد. حالا از باب مثال، نیروی انسانی است که من قبلاً هم یک اشارهای کردم. ما الآن ازلحاظ نیروی انسانی و از جهت دارا بودن نیروی جوان، در بهترین وضعیتیم؛ یعنی الآن بیش از 31 درصد جمعیت ما بین پانزده سال تا بیست و نه سال سن دارند. این وضعیت عالی است، فوقالعاده است.
البته اگر آنچه من مکرر توصیه کردم درمورد نسل مورد توجه قرار نگیرد، این امتیاز را در آیندهای نهچندان دور از دست خواهیم داد. سیاستهای نسل هم انشاءالله ابلاغ خواهد شد؛ آنها هم در دست تهیه است. فعلاً اینجوری است وضع ما. بیش از 31 درصد جوان داریم. 25 برابرِ اول انقلاب دانشجو داریم. جمعیت کشور از اول انقلاب تا حالا 2 برابر شده. جمعیت دانشجو 25 برابر شده. یعنی ما از 12 هزار رسیدهایم به 4 میلیون و 100 هزار. این چیز مهمی است، خیلی حادثهٔ عظیمی است. هم این رشد مهم است هم این داراییای که فعلاً داریم مهم است. 10 میلیون دانشآموختهٔ دانشگاهها داریم. 65 هزار عضو هیئتعلمی داریم که بیش از ده برابر آن چیزی است که در اول انقلاب وجود داشت. 5 هزار شرکت دانشبنیان داریم که الآن 17 هزار متخصص و فعال در این شرکتها مشغول کارند.
ببینید این ظرفیتها چقدر مهم است! نتیجه این شده که طبق گزارش پایگاههایی که رتبهٔ علمی کشورها را مشخص میکنند، ما در رتبهٔ پانزدهم دنیا هستیم، در یک پایگاه رتبهٔ شانزدهم، در یک پایگاه رتبهٔ پانزدهم، در این حدود، که اینها البته مال سال میلادی گذشته (2013) است. این چیز مهمی است. ما در بعضی از رشتههای علمی، رتبهمان از این بالاتر است. در بعضی از رشتههای علمی، جزو هفت هشت کشور [اول] دنیا، و در بعضی جاها جزو چهارپنج کشور اول دنیا قرار داریم. این آن زیرساخت اساسی است: نیروی انسانی.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir