کتاب «مقامات ششگانهی حسرتهای شمال» اثر کامران محمدی مجموعهای است از شش روایت داستانی که عمدتاً بر پایه خاطرات شخصی نویسنده از دوران نوجوانیاش در سالهای ابتدایی پس از انقلاب و دهه 60 شکل گرفتهاند. این کتاب را میتوان در دسته «ادبیات اعتراف» قرار داد، چرا که نویسنده با صراحت و راحتی، تجربهها و احساسات شخصی خود را بیان میکند. کتاب شامل شش داستان به هم پیوسته است که به موضوعاتی چون احساسات، ناکامیها، آرزوها و فقر در دوران نوجوانی میپردازد و فضای روایت آنها برگرفته از خاطرات هشت تا هجده سالگی نویسنده است. این روایتها با زبانی ساده و صمیمی، تجربههای شخصی و اجتماعی را در قالب داستانهایی ملموس و نزدیک به زندگی روزمره بازگو میکنند. در مجموع، «مقامات ششگانهی حسرتهای شمال» اثری است که با نگاهی روانشناسانه و ادبی، خاطرات و حسرتهای دوران نوجوانی را در قالب داستانهایی اعترافی و شخصی به تصویر میکشد و برای علاقهمندان به ادبیات معاصر و داستانهای زندگینامهای جذاب خواهد بود.
کتاب شامل شش داستان به هم پیوسته است که بر اساس خاطرات شخصی نویسنده از دوران نوجوانیاش در سالهای ابتدایی پس از انقلاب و دهه 60 شکل گرفتهاند. این داستانها به موضوعاتی چون احساسات، ناکامیها، آرزوها، فقر و حسرت میپردازند و زندگی روزمره و تجربههای مشترک بسیاری از افراد را به تصویر میکشند. در این کتاب، روایتهایی از کودکی تا جوانی کامران محمدی آمده که شامل این موارد است: حسرت داشتن تفنگ اسباببازی که به دلیل مشکلات مالی دیر به دست میآید اما به خاطر هوای مرطوب شمال کارایی ندارد. آرزوی داشتن ضبط صوت در میان دوستان و حسرتهای نوجوانی. خرید دوربین عکاسی و مواجهه با مشکلات مالی و ناتوانی در استفاده از آن. تجربههای عاطفی و عشقهای ناکام یا به ثمر رسیده در دوران نوجوانی. خاطرات زندگی در فضای کوپنی، موشکباران و شرایط دشوار پس از انقلاب و جنگ. احساس گم شدن در کودکی و تأثیرات روانی آن بر زندگی نویسنده. این داستانها با زبانی ساده، صادقانه و صمیمی نوشته شدهاند و هم حس شادی و خنده و هم حس غم و گریه را در مخاطب برمیانگیزند. کتاب به سبک خاطرهنویسی و از زاویه دید اول شخص روایت میشود و بیشتر بر بازتاب احساسات خالص و تجربههای شخصی تمرکز دارد تا پیامهای اخلاقی یا نتیجهگیریهای مشخص. بنابراین، «مقامات ششگانهی حسرتهای شمال» تصویری ملموس و انسانی از زندگی نوجوانی در دهههای 60 و 70 ایران ارائه میدهد و موضوعاتی چون عشق، فقر، حسرت، دلتنگی و خاطرات دوران کودکی و جوانی را به شکل داستانهای کوتاه به تصویر میکشد.
خواندن کتاب «مقامات ششگانهی حسرتهای شمال» نوشته کامران محمدی به همه بزرگسالان (18 سال به بالا) توصیه میشود که به ادبیات اعترافی، خاطرات شخصی و روایتهای صمیمانه و صادقانه علاقهمندند. این کتاب با زبانی ساده و بیپرده، تجربهها و احساسات مشترکی را بازگو میکند که برای هر فردی در هر سن و سالی قابل درک است و میتواند حس همذاتپنداری و ارتباط عمیق با نویسنده ایجاد کند. همچنین، این اثر برای کسانی مناسب است که به داستانهای زندگینامهای، خاطرهنویسی و روایتهای ملموس از دوران کودکی و نوجوانی در ایران پس از انقلاب و جنگ علاقه دارند. مخاطبانی که میخواهند با نگاهی روانشناسانه و انسانی به موضوعات حسرت، ناکامی، عشق و فقر نگاه کنند، از خواندن این کتاب بهرهمند خواهند شد. در مجموع، «مقامات ششگانهی حسرتهای شمال» برای علاقهمندان به ادبیات معاصر، داستانهای اعترافی و خاطرات شخصی با لحن صمیمی و روان توصیه میشود.
«سه سال بعد همین جا مراسم عزاداری داماد برگزار شد. او آنقدر رفت جبهه و آنقدر آنجا ماند که نهایتاً شهید شد. حالا دیگر کمکم نوبت ما شده بود. آخرین ماههای جنگ بود، اما کسی این را نمیدانست. مدرسهمان برای آموزش مقدماتی جبهه ثبتنام کرد و من هم هر طوری که بود، برگهٔ اجازهٔ والدین را امضاشده تحویل دادم. همین که قرار بود دور از خانه باشیم و شبها را با همسالانمان بگذرانیم برای اینکه به پدرم پیله کنم، کافی بود. رفتیم برای ده روز زندگی در یکی از روستاهای اطراف. محل آموزشمان، ساختمانی بود کنار یک جادهٔ بسیار سرسبز روستایی. اطراف ساختمان تا دو سه کیلومتر یا بیشتر ساختمان دیگری نبود. تعدادمان به یک گروهان نمیرسید. دستهای حدوداً پنجاه نفره میشدیم که در اتاقهای هفت هشت نفره جایمان دادند. از ابتدا هم برایمان توضیح دادند که موضوع را با کلاس درس و شوخیهای مدرسه اشتباه نگیریم و جدی باشیم، اما خب، بچهها آنطور که باید جدی نبودند و همین کار دستمان داد: یک هفته را در همین ساختمان بودیم. صبح خیلی زود بیدارمان میکردند و مسافت زیادی را میدویدیم. لباسهای نظامی پوشیده بودیم و برخورد مربیهایمان هم کاملاً نظامی و رسمی بود. بعد از دویدن و نرمش و صبحانه، کلاسهای مختلف آشنایی با سلاح و فنون و اصطلاحات رزم را میگذراندیم و بعدازظهر هم کموبیش همین طور میگذشت. همان جا بود که اولین بار با پدیدهٔ ترسناک «خشم شب» آشنا شدم.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir