کتاب اخلاق کار تشکیلاتی توسط کارگروه محتوایی موسسه جوانان آستان قدس رضوی تدوین شده و به آموزش اصول کار تیمی و تشکیلاتی به جوانان اختصاص دارد. این اثر با نگاهی کلان به اخلاق و تقوا، از محدوده فردی فراتر رفته و به بررسی ابعاد اجتماعی و تشکیلاتی اخلاق میپردازد. هدف اصلی کتاب، تبیین اصول اخلاقی و رفتاری است که در کارهای گروهی و تشکیلاتی ضروری است و به جوانان کمک میکند تا در فعالیتهای جمعی خود، همسو با ارزشهای اسلامی و انسانی عمل کنند.
کتاب اخلاق کار تشکیلاتی با طرح پرسشهای اساسی درباره رابطه خودسازی و جامعهسازی آغاز میشود. نویسنده با استناد به آیات قرآن، روایات اهلبیت (ع) و دیدگاههای عقلانی، به این موضوع میپردازد که هدف نهایی انسان در فعالیتهای اجتماعی، خودسازی و تقرب به خداوند است. کتاب تأکید میکند که فعالیتهای اجتماعی و تشکیلاتی تنها زمانی مجاز هستند که به رشد معنوی فرد کمک کنند و در غیر این صورت، ممکن است به دوری از خداوند بینجامند. در ادامه، اصول اخلاقی کار تیمی، مانند مسئولیتپذیری، همدلی، ایثار و گذشت، به تفصیل بررسی میشوند. نویسنده با استفاده از مثالهای عملی و تجربیات تشکیلاتی، خواننده را به درک عمیقتری از این اصول راهنمایی میکند.
این کتاب به جوانانی که در فعالیتهای گروهی و تشکیلاتی مشارکت دارند یا قصد ورود به این عرصه را دارند، توصیه میشود. همچنین، فعالان فرهنگی، اجتماعی و تشکلهای دانشجویی میتوانند از این کتاب به عنوان راهنمایی کاربردی برای بهبود عملکرد تیمی خود استفاده کنند. علاوه بر این، مربیان و مدیران تشکلها نیز میتوانند از این اثر به عنوان منبعی برای آموزش اصول اخلاقی و تشکیلاتی به اعضای خود بهرهمند شوند. کتاب اخلاق کار تشکیلاتی برای کسانی که به دنبال تقویت روحیه کار تیمی و همسو کردن فعالیتهای اجتماعی با ارزشهای اسلامی هستند، انتخابی ایدهآل است.
خودسازی،جامعه سازی یا هر دو؟
قبل از اینکه وارد در اصل بررسی رابطه خودسازی و جامعهسازی بشویم با یک سوال خیلی اساسی و محوری مواجه هستیم و آن سوال این است که آیا هدف ما خودسازی است یا جامعهسازی است یا هر دو؟
معمولا در میان فعالان تشکلهای فرهنگی و اجتماعی گاهی یک سوءتفاهمی به وجود میآید که انسان تصور میکند هدف، خودسازی و جامعهسازی در کنار یکدیگر است.
این تصور، تصور صحیحی نیست، انسان در این عالم فقط و فقط یک هدف دارد، آن هدف هم خودسازی است؛ هیچ انسانی در مکتب عقل و مکتب دیانت، خودش را موظف به ساختن دیگران نمیداند و شرع هم به هیچ وجه ما را تشویق به این کار نکرده، بلکه نهی هم کرده است.
اگر در یک جایی بنده بخواهم بروم به دیگران خدمت بکنم، جامعهسازی بکنم، کار فرهنگی بکنم اما این رفتار من منجر به این بشود که من از خدا دور بشوم، آیا شرعاً مجاز هستم به یک همچین کاری؟ مسلماً مجاز به یک همچین کاری نیستم. آیا خداوند راضی است به اینکه من به ساختن دیگران مشغول بشوم، اما از تقرب خودم به خداوند دور بشوم؟مسلماً نه قرآن و عترت یک همچنین اجازهای را به من میدهد و نه عقل انسان.
عقل انسان میگوید تو هیچ وقت سعادت حقیقی خودت را فدای سعادت دیگران نکن.
لذا امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند « لاَ أَرَی إِصْلاَحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی »، من اصلا نمیبینم و قبول ندارم که شما را اصلاح کنم به اینکه خودم را فاسد بکنم، خودم را خراب بکنم.
هدف محوری انسان در تمام فعالیت هایش
مافقط و فقط یک هدف محوری داریم و آن چیزی نیست جز خودسازی.
انسان وقتی کل قرآن و روایات را ورق میزند، فقط و فقط یک هدف برای انسان پیدا میکند و آن هدف، این است که تقرب به خدا پیدا کند و در همه لحظات زندگیاش طوری رفتار کند که به خدا نزدیک بشود.
سر تشویق روایات به خدمت دیگران
ممکن است این سوال پیش بیاید که پس آنقدر که در آیات و روایات تشویق کرده اند به خدمت به دیگران، تشویق کرده اند به ایثار، به گذشت اینها برای چه آمده؟
طبق فرمایش مرحوم علامه طباطبائی (رضوانالله تعالی علیه) اینها همه مقدمه برای خودسازی است.
شرط جواز فعالیت های اجتماعی
در صورتی مجاز هستیم به جامعهسازی و خدمت به دیگران مشغول بشویم که منجر به رشد خودمان بشود، وگرنه به هیچ وجهی حق اینکه در عرصه جامعهسازی وارد بشویم نداریم، نه عقل ما اجازه میدهد که آخرت خودمان را فدای دیگران کنیم و نه دین به ما اجازه میدهد؛ لذا به تعبیر مرحوم علامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) ما در دین اسلام ایثار در مال دنیا داریم، انسان در راه خدا مالش را ایثار کند، خیلی خوب است، ایثار در جان داریم، برویم شهید بشویم، در راه خدا جانمان را تقدیم کنیم به خاطر اینکه دیگران به سعادت برسند، به هدایت برسند، اما ایثار در امر آخرت داریم؟ یک جایی برویم آخرتمان را فدای دیگران کنیم؟
مثلا بنده دوستی دارم و دوستم مسیر زندگیاش خطا است، بنده بروم او را نجات بدهم به قیمت اینکه خودم به انواع گناهان آلوده بشوم، مجاز هستم؟
بروم خودم را آلوده کنم به گناه که او را نجات بدهم. شریعت میگوید نه، شما مجاز نیسیتید مگر اینکه یک جایی، در یک فرضی فقه بگوید اینجا برای شما در این شرایط این گناه حلال است. خب وقتی حلال شد معنیاش این است که به آخرت من لطمه نمیزند، در واقع من دارم با خدمت به دیگران باز به خدا نزدیک میشوم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir