کتاب کانت و مسئله متافیزیک نوشته مارتین هایدگر، فیلسوف برجسته آلمانی، در سال 1929 منتشر شد و به تفسیر کتاب نقد عقل محض اثر امانوئل کانت پرداخته است. هایدگر در این اثر با ارائه تفسیری آنتولوژیک از کانت، به دنبال نگاهی تازه و متفاوت به متافیزیک و فلسفه کانت است. این کتاب یکی از مهمترین آثار هایدگر است که بهویژه در فلسفه معاصر جایگاه ویژهای دارد.
در این کتاب، مارتین هایدگر به بررسی و تفسیر نقد عقل محض کانت میپردازد و بهویژه نگاهی آنتولوژیک به مفاهیم آن دارد. کانت در اثر خود به بررسی امکان تحقق متافیزیک پرداخته و تلاش کرده تا متافیزیک را با تکیه بر علوم طبیعی و ریاضیات محض بازتعریف کند. هایدگر در تفسیر خود از این کتاب، از زاویهای متفاوت به آن نگاه میکند و معتقد است که کانت در تلاش بوده تا به متافیزیک بنیانی محکم ببخشد و امکان ذاتی شناخت متافیزیکی را اثبات کند.
کانت در نقد عقل محض به این نتیجه میرسد که متافیزیک در مقایسه با علوم طبیعی و ریاضیات که دارای پایههای محکم و موجود هستند، هنوز نتوانسته است بنیانی مستحکم پیدا کند. هایدگر برخلاف دیگر تفاسیر، این موضوع را بهعنوان نقدی بر متافیزیک نمیداند و بر این عقیده است که کانت در واقع با بررسی این مسائل، امکان ذاتی شناخت متافیزیکی را به اثبات رسانده است.در کتاب کانت و مسئله متافیزیک، هایدگر علاوه بر بررسی آثار کانت، بر ویرایش نخست نقد عقل محض تمرکز دارد و معتقد است که در این نسخه، کانت به اهمیت قوه خیال در شناخت هستیشناسانه اشاره کرده است.
این کتاب برای کسانی که به فلسفه معاصر و بهویژه به اندیشههای امانوئل کانت و مارتین هایدگر علاقهمند هستند، بسیار مناسب است. کسانی که با نقد عقل محض آشنایی دارند یا میخواهند نگاه متفاوتی به این اثر و مفاهیم آن داشته باشند، این کتاب را مفید خواهند یافت. همچنین، علاقهمندان به متافیزیک و فلسفه هستیشناسی، که به دنبال درک عمیقتری از فلسفه کانت و هایدگر هستند، میتوانند از این اثر بهرهمند شوند.
زمان آغازین به برساختن ناب استعلا، اجازه رویدادن میدهد. اکنون از آشکارگی تقدیمشده آغازینتر شالودۀ وضعشده نیز برای بار نخست بهنحوی برگشتکننده، درونیترین سلسلۀ پنج مرحلۀ شالودهگذاری و معنایی که به همۀ آنها نسبت داده شد، [یعنی] شاکلهمندی استعلایی، را میفهمیم. به این خاطر که استعلا خود را در زمان آغازین میزماند، شناختهای انتولوژیک، «تعینات زمانی استعلایی» هستند.
البته از نظر کانت، این کار ویژۀ ضرورتاً محوری زمان، خود را در وهلۀ اول همواره تنها تا جایی اظهار میکند که بهعنوان صورت جهانشمول، طرح هر پیش روی نهادنی را درمیاندازد. اما این امر، تعیینکننده باقی میماند که این [جهانشمولبودن زمان] در چه همبافتی روی میدهد. «یادآوری موقتی» از تنقیح مناط استعلایی باید این را نشان دهد که تا چه حدی سه حالت ترکیب ناب در گوهر خویش بهنحوی آغازین متحدهستند. البته کانت در این راه موفقیتی حاصل نمیکند که آن را آشکارا بهعنوان برسازندۀ زمان، و ازاینرو بهعنوان چیزی که در زمان آغازین، متحدشده به روشنایی درآورد. علیرغم این، بر کارویژۀ بنیادین زمان دقیقا در اینجا و البته به هنگام تحلیل ترکیب دوم، [یعنی] بازتولید در تخیل، تأکید گذاشته میشود. آن چیست که «شالودۀ پیشینی وحدت ضروری ترکیبیِ» بازگرداندن ممکن و البته پیش روی نهنده هستندگان بهسوی هر بار دقیقا امور حاضر را بنا میکند؟ «وقتی از آن آگاه میشویم که ظهورها نه خود چیزهای فینفسه، بلکه بازی محض پیشنهادههای ما هستند که در پایان بر مبنای تعینات معنای درونی به بیرون میتراوند، در این باره ... سریعاً به اینجا میرسیم.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir