کتاب «درک یک پایان» رمان بینظیری از جولین بارنز، نویسنده انگلیسی برنده جایزه بوکر 2011 است. بارنز تا کنون رمانهای متعدد و چند داستان کوتاه و جستار نوشته و چند کتاب نیز ترجمه کرده و حتی زمانی هم با نام مستعار دان کوانا (نام خانوادگی همسرش که زودهنگام درگذشت) داستان جنایی نوشته است. از آثار او میتوان به «دیار مترو» و مجموعه داستان «عبور از کانال» و «طوطی فلوبر» اشاره کرد. بارنز به گوستاو فلوبر و به طور کلی ادبیات و فرهنگ فرانسه بسیار علاقه دارد.
«درک یک پایان» آخرین اثر بارنز است که علاوه بر جایزه «من بوکر»، جایزه ادبیات فرانسه را هم نصیب خود کرد و چندین هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز بود. تونی وبستر مردی است که زندگیاش را همانگونه که بوده و هست، پذیرفته است. کار و بازنشستگیاش، ازدواجش و طلاقی دوستانه؛ اما او هم مانند بسیاری از آدمهایی که میشناسیم و البته خود ما، جوانیاش را درون خودش نگه داشته و به سالمندی رسیده است. مهمترین واقعه عمرش دوستی با پسری به اسم ایدریئن فین است. پسری تیزهوش، مستعد آفریدن فاجعه و مرید آلبر کامو. ما زمانی با وبستر روبه رو میشویم که چهل سال از دوران دبیرستانش و زمان آشناییاش با این پسر گذشته است. زمانی که دفترچه خاطرات ایدریئن طبق وصیتنامهای به تونی واگذار شده تا او را برای بازخوانی زندگی گذشته خودش برانگیزد و به سالهای نوجوانی و جوانی و داستان عاشقانهای فراموش شده ببرد.
کتاب درک یک پایان به طور کلی با درونمایه «قضاوت ناآگاهانه» و «پیشداوری» است. برای همین پیشنهادی عالی است برای کسانی که دوست دارند یاد بگیرند جهان را از زاویه دید افراد دیگر ببینند و درک کنند. اگر هم به خواندن رمان و داستان علاقه دارید، پیشنهاد میکنیم حتما این رمان را بخوانید. همچنین در این نسخه، حدود 50 صفحه مصاحبه با جولیان بارنز هم در انتهای کتاب آمده، پس اگر از داستانهای این نویسنده خوشتان آمده، بخش پایانی این کتاب برای شماست.
هر چه بیشتر میآموزی، کمتر میهراسی. آموختن نه به معنای تحصیل دانشگاهی، بلکه به معنای شناخت عملی زندگی. بعضیها آسیب را اعتراف میکنند، و سعی میکنند آن را تخفیف دهند؛ بعضی زندگیشان را وقف یاری به آسیبدیدگان دیگر میکنند، و سرانجام هستند کسانی که تمام توانشان را در این راه خرج میکنند که، به هر قیمت شده، دیگر آسیب نبینند و اینها افراد بیرحمی میشوند که باید مراقبشان بود. پا که به سن میگذارید، انتظار کمی آسایش دارید، نه؟ فکر میکنید استحقاقش را دارید. به هر حال، من این جور فکر میکردم. ولی بعد میفهمید که زندگی پاداش شایستگی سرش نمی شود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir