داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند، نوشتهی لئونید آندریف، مجموعهای از دو داستان کوتاه است که به عقیدهی بسیاری از منتقدان، از بهترین آثار این نویسندهی روسی به شمار میآیند. این کتاب با نگاهی عمیق و روانشناختی، به بررسی حالات روحی و واکنشهای افراد در مواجهه با مرگ میپردازد. داستان اول، حالات پنج جوان انقلابی و دو جنایتکار عادی را توصیف میکند که در انتظار اجرای حکم اعدام هستند، در حالی که داستان دوم، روایت بیمارستانی است که در آن مرگ و زندگی در کنار هم قرار میگیرند. این اثر با نثری قدرتمند و تأثیرگذار، خواننده را به تفکر دربارهی عدالت، مرگ و معنای زندگی وامیدارد.
داستان اول این کتاب، هفت نفری که به دار آویخته شدند، حالات روحی پنج جوان انقلابی و دو جنایتکار عادی را توصیف میکند که به اعدام محکوم شدهاند. این افراد شامل سه مرد و دو زن 19 تا 28 ساله هستند که بهسرعت محاکمه و محکوم میشوند. هر یک از آنها با مرگ به شیوهای متفاوت روبهرو میشوند: برخی با آرامش و برخی با ترس و اضطراب.
شخصیتهای اصلی این داستان عبارتند از:سرگی گالووین، پسر یک افسر سابق و مغز متفکر گروه.
ورنر، فردی تلخ و پوچگرا.
واسیلی کاشیرین، که بیش از همه ازمرگ میترسد.
تانیا کاوالچوک، زنی با شخصیتی مادرانه که حاضر است جان خود را فدای دیگران کند.
موسیا، دختر جوانی که همه نگران او هستند.
ایوان یانسون، مزرعهداری که ارباب خود را کشته و به اعدام محکوم شده است.
میشکا تسگاناک، راهزنی روسی که به قتل سه نفر اعتراف کرده است.آندریف در این داستان، واکنشهای منحصربهفرد هر یک از این افراد به مرگ را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه هر کدام با این واقعیت غیرقابل اجتناب کنار میآیند. تنها نقطهی مشترک آنها این است که زمان و مکان مرگ خود را میدانند، اما هر کدام به شیوهای متفاوت با آن مواجه میشوند.
داستان دوم، یکی بود، یکی نبود، روایت بیمارستانی است که در آن مرگ و زندگی در کنار هم قرار میگیرند. این داستان با الهام از کتاب مرگ ایوان ایلیچ نوشتهی لئو تولستوی، به بررسی حالات روانی افرادی میپردازد که در آستانهی مرگ قرار دارند. آندریف در این داستان، قدرت بیهمتای خود را در توصیف احساسات و حالات روحی افراد نشان میدهد.
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات روسی، داستانهای روانشناختی و فلسفی بسیار جذاب خواهد بود. همچنین، افرادی که به دنبال آثاری با نگاهی عمیق به موضوعات مرگ، عدالت و معنای زندگی هستند، از خواندن آن لذت خواهند برد. اگر به دنبال اثری هستید که شما را به تفکر دربارهی شرایط انسانی و واکنشهای افراد در مواجهه با مرگ وادار کند، داستان هفت نفری که به دار آویخته شدند انتخاب مناسبی است. این نوشته برای دانشجویان، پژوهشگران و دوستداران ادبیات کلاسیک نیز منبعی ارزشمند محسوب میشود.
همهچیز همانطوری روی داد که پلیس پیشبینی کرده بود. چهارنفر از تروریستها (سه مرد و یک زن) را که مسلح به بمب و هفتتیر و سلاحهایی جهنمی بودند، جلوِ در ورودی دستگیر کردند. نفر پنجمی (یک زن) را در خانهی تیمی آپارتمانی که متعلق به همین زن بود یافتند و بازداشت کردند. به همین ترتیب، مقادیر زیادی دینامیت، مواد منفجره و اسلحه نیز به دست پلیس ضبط شد. دستگیرشدگان بسیار جوان بودند. بزرگترینِ آنها مردی بیستوهشتساله و جوانترینشان زنی نوزدهساله بود. آنها را در همان قلعهای که پس از بازداشت در آن زندانی شده بودند، خیلی سریع و بیسروصدا بهرسم آن روزگار بیرحم محاکمه کردند.در طول محاکمه، هر پنجنفر خیلی آرام، اما جدی و غرق در افکار خویش بودند. نگاه متهمان به دادرسان چنان تحقیرآمیز بود که هیچکدام از آنها هوس نمیکرد با لبخندی زائد و یا ابراز شادی مزورانهای شهامت خود را به رخ بکشد. آنقدر آرام بودند که میتوانستند روح خود و تاریکی عظیم پیش از مرگشان را از نگاههای بیگانه و کینهتوز و دشمنکیش مصون دارند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir