جوزف لهدو، یکی از محققان برجسته در زمینه علوم اعصاب هیجانی، در این اثر به بررسی چگونگی شکلگیری هیجانها، بهویژه ترس و اضطراب، پرداخته است. او با استفاده از دادههای آزمایشگاهی و رویکردی شناختی، توضیح میدهد که آمیگدال یا بادامه، به عنوان مرکز «مغز هیجانی» یا «مغز مضطرب» شناخته نمیشود. این ناحیه نقش مهمی در فعالسازی مکانیزمهای مرتبط با شناسایی خطر و واکنش به آن ایفا میکند و به همین دلیل، فعالیت آن برای شکلگیری ترس و اضطراب ضروری است. با این حال، جنبه اصلی اضطراب، بعد ذهنی آن است که از طریق فرایندهای شناختی پیشرفته شکل میگیرد. اضطراب بهطور هشیارانه تجربه میشود و با مفهوم خویشتن ارتباط دارد. بنابراین، تنها مغزهایی که قابلیت پردازش هشیار و درک خویشتن را دارند، میتوانند اضطراب را تجربه کنند.
این اثر به محققان و دانشجویان علوم اعصاب، روانشناسی و روانپزشکی توصیه میشود. همچنین افرادی که به درک عمیقتری از هیجانها، بهویژه ترس و اضطراب، علاقهمند هستند، میتوانند از این مطالعه بهرهمند شوند. در نهایت، افرادی که به بهبود سلامت روان خود و مدیریت اضطراب علاقه دارند نیز میتوانند از این کتاب استفاده کنند.
اما گفتن اینکه ما متفاوت هستیم، چیزی را حل نمیکند. تنها باعث میشود سؤال دیگری مطرح شود: چه چیزی ما را از لحاظ روانشناختی متمایز میسازد؟ در پاسخ میتوان گفت علت تمایز این است که هریک از ما مغزی منحصر به فرد دارد. همانطور که در کتاب خویشتن سیناپسی توضیح داده ام، مغز همه انسانها از نظر ساختار کلی و عملکرد مشابه هم است، اما هرکدام از این مغزها، در سطح میکروسکوپی، بهشکل متفاوتی سیمکشی شده اند و ما را منفرد و از دیگری متمایز کرده اند. این تفاوتها از ترکیب منحصر به فرد ژن هایی نشئت میگیرند که از والدینمان به ارث برده ایم و همینطور از تجاربی که در طول زندگیمان کسب میکنیم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir