در گویش محلی منطقه کویر، واژه «اورنج» به معنای موریانه شناخته میشود. فرهنگ معین، کلمه موریانه را معادل حشرهای به نام ریونجه میداند؛ ریونجه یا همان اورنج که میتواند آهن و فولاد را از بین ببرد. کتاب «اورنج» شامل یک رمان معاصر و ایرانی است که شخصیت اصلی آن «نگار» نام دارد. نگار، ناملایمات زندگی و بدبختیهای خود را به رفتارهای خانواده «علیخان» در گذشته نسبت میدهد و در پی انتقام از آنهاست. او در این مسیر، دختر علیخان به نام «ستاره» را هدف قرار میدهد و با کینهتوزی در تلاش است تا مانع ازدواج او شود. نگار به طور مداوم به «جمال»، که عاشق ستاره است، اطلاعات نادرست میدهد تا این ازدواج را به هم بزند. بیماری مادر ستاره نیز به افزایش تنش در این خانواده کمک میکند و به نگار این امکان را میدهد که از این وضعیت بهرهبرداری کند. اگرچه نگار میداند که ستاره در مسألهای که کودکیاش را تلخ کرده، مقصر نیست، اما با تکیه بر ذات خراب خود و به منظور انتقام از علیخان، به قربانی کردن این دختر بیگناه اقدام میکند و بدون هیچ عذاب وجدانی، این روش را حق طبیعی خود میداند. او ماجراهای ناخوشایندی را رقم میزند.
خواندن کتاب «اورنج» به افرادی که به داستانهای معاصر و اجتماعی علاقهمندند، توصیه میشود. همچنین، کسانی که به بررسی روابط خانوادگی و انتقام در ادبیات توجه دارند، از این رمان بهرهمند خواهند شد. این کتاب میتواند برای خوانندگانی که به تحلیل شخصیتها و پیچیدگیهای روانی آنها علاقه دارند، جذاب باشد.
«فقط به داخل کوچه خیره شده بود. به آنجا که خاطراتش را مدفون میدید؛ آنجا که هنوز هم از صدای نفسهای جمال و تلألؤ چشمان خوشرنگش آکنده بود. به قلب شکستهی خود میاندیشید، به قلبی که دیگر تپش روزهای قبل را نداشت. بهشکلی فرق میکرد. ضربانش او را بهسمت دنیایی تاریک و بیهدف میبرد. تیک، تیک در گوشش صدا میکرد، صدایی محکم. و بعد انگار میترکید و هزار تکّه اندوه را به چشمان اشکبار ستاره فرو میریخت. دنیا دیگر در نظرش خاکگرفته و بیرنگ بود. کاشکی مثل مادرش هیچچیز را درک نمیکرد! خوش به حال مادر! بیخبری هم عالمی است. باور نمیکرد که جمال اینچنین با او لج کند!»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir