این کتاب به تمامی افرادی که به نوعی از مشکلات عصبی و عوارض جسمی و روحی ناشی از آن رنج میبرند، از کسانی که دچار استرس و اضطراب هستند تا افرادی که به واقع با فروپاشی روانی مواجهاند، اختصاص دارد. نویسنده بر نیروی درونی بیمار تأکید میکند و با زبانی ساده و دوستانه، گویی در کنار بیمار نشسته است، روشهای عملی و مؤثری برای مقابله با عوامل و عوارض ناشی از ناآرامیها و نگرانیهای عصبی ارائه میدهد. این راهنماییها باعث شدهاند که کتاب به یکی از موفقترین آثار در این حوزه در سطح جهانی تبدیل شود.
کتاب خودیاری در بیماریهای عصبی برای نخستین بار در سال 1373 با عنوان خوددرمانی بیماریهای عصبی منتشر شد. از آن زمان تاکنون، آثار دیگری در زمینه بیماریهای عصبی به چاپ رسیده است. با این حال، این کتاب به دلیل سادگی و قابل فهم بودنش همچنان ارزش خود را حفظ کرده است. لازم به ذکر است که این کتاب هرگز نمیتواند جایگزین پزشک شود. بنابراین، خوانندگان باید بدانند که در این اثر تنها راهنماییها و رهنمودهای تسکینبخش ارائه شده است.
خواندن این کتاب را به افرادی که با مشکلات عصبی، استرس، اضطراب یا عوارض روانی و جسمی ناشی از آنها دست و پنجه نرم میکنند، پیشنهاد میکنیم.
«اگر شما به علت اینکه دچار فروپاشی روانی شدهاید یا به اصطلاح اعصابتان خرد است به خواندن این کتاب روی آوردهاید، دقیقاً همان کسی هستید که کتاب برایش نوشته شده. بنابراین من مستقیماً با خود شما صحبت میکنم، طوری که انگار پهلویتان نشستهام. با زبانی ساده و روشن، ولی با همهٔ جزئیات لازم، شرح میدهم که فروپاشی روانی چگونه آغاز میشود و پیش میرود و چگونه میتوان آن را درمان کرد. توصیههایی که میکنم قطعاً شما را درمان خواهد کرد، به شرطی که به آنها عمل کنید. البته پشتکار و کمی شهامت میخواهد. لابد تعجب میکنید که چرا نمیگویم بردباری میخواهد. برای اینکه بیمار عصبی بهندرت بردبار است و اعصاب بیمار معمولاً بیتابی میکند. به همین علت است که انسان را کلافه میکند. مثلاً صبورانه ایستادن در صف برای چنین شخصی مصیبت غیرقابل تحملی است. اما یک چیز دیگر را میتوان جانشین بردباری کرد که من بعداً از آن سخن خواهم گفت. خواندن این کتاب برایتان دشوار نیست، زیرا دربارهٔ شما و اعصابتان است. برای همین آن را با علاقه خواهید خواند. درحالیکه خواندن یک کتاب معمولی یا روزنامه را ممکن است غیرممکن گمان کنید؛ یا اگر موفق به خواندنش شدید، ممکن است بیشتر از قبل احساس پریشانی کنید. شاید تعجب کنید که چرا صحبت از درمان کردهام، چون معمولاً شخص بیمار را درمان میکنند و شما خود را بیشتر کلافه میدانید تا بیمار. در راه پرپیچ و خمی گم شدهاید و میکوشید راه بازگشت به خویشتن را پیدا کنید. از سوی دیگر ممکن است آنقدر افسرده و فرسوده باشید که راحت قبول کنید بیمارید. به هر حال، خود را بیمار بدانید یا ندانید، بیشتر از هرچیز میخواهید دوباره خودتان باشید. احتمالاً در خیابان به دیگران نگاه میکنید و از خود میپرسید چرا نمیتوانید مثل آنها باشید. چه «بلا»یی به سرتان آمده است؟ معنی این احساسهای وحشتناک چیست؟ این احساسها ممکن است مدتهای زیادی، چه بسا سالها، شما را در چنگ خود داشتهاند. حتی ممکن است چنان احساس درماندگی کردهاید که به فکر خودکشی افتادهاید؛ چه بسا دست به خودکشی هم زده باشید. ولی فروپاشی روانی شما هر چقدر شدید باشد، باز این امکان را دارید که بهبود پیدا کنید و دوباره از زندگی لذت ببرید. تأکید میکنم، هر چقدر شدید باشد. راهنمای مورد نیاز شما همین کتاب کوچک است. پشتکار و شهامت را هم، با کمک من، میتوانید در خود پیدا کنید. نیروی بهبودی در درون شما هست؛ کافی است بدان دست پیدا کنید. راهش را من به شما نشان خواهم داد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir