این کتاب نوشته عباس طاهری به وضوح نشان میدهد که او قصد ندارد پرسش تحقیق خود را تنها با تکیه بر برخی شعارها و نظریههای توطئه پاسخ دهد او به دقت منابع نظری موجود در زمینه مطالعات پسااستعماری، به ویژه نظریات ادوارد سعید در حوزه شرقشناسی را بررسی کرده و بر اساس آن به یک چارچوب نظری برای تحلیل فیلمها دست یافته است که شامل 9 شاخص مختلف از نظر مضمون و فرم میباشد. سپس، او 10 فیلم از سینمای ایران را که در طول پنج دهه در جشنوارههای جهانی جوایز متعددی کسب کردهاند، به عنوان نمونههای مطالعاتی انتخاب کرده و به تحلیل آنها بر اساس چارچوب نظری تعیینشده پرداخته است.
تمام دوستداران مطالعات سینمایی و دانشجویان و پژوهشگران این رشته مخاطبان این کتاباند.
سـینمای ایـران به عنـوان بخشـی مهـم از سـینمای جهـان در طـول سـی سـال اخیـر، نـگاه مجامـع هنـری را به سـوی خـود جلـب کـرده اسـت. توجـه روزافـزون جشـنوارهها و مخاطبان خـاص و بـدل شـدن بـه بخـش غیرقابل چشمپوشـی در تحلیـل سـینمای روز جهـان در محافل آ کادمیک و بین دوسـتداران سینما، مسیری است که سینمای ایران در دهههای اخیر طی کرده است. این جایگاه بی شک نتیجۀ تلاش سینماگران ایرانی و هنر آنان بوده امـا نکتـهای کـه سـؤالبرانگیز اسـت، نگـرش مجامع هنـری غربی به سـینمای ایران اسـت. شرق شناسی و نگرش شرق شناسانۀ جوامع غرب به شرق میتواند در توجه مجامع هنری بـه سـینمای ایـران مؤثر باشـد که به نظر میرسـد همین نـگاه یا تصـور وجود آن در بسـیاری موارد به اظهارنظرهای غیرحرفهای، بیپایه و بدون استدلال در خصوص سینمای ایران در داخل و خارج انجامیده است؛ سیاهنمایانه خواندن فیلمهای موفق در عرصۀ جهانی یکی از این موارد است که بدون بررسی دقیق به بسیاری از فیلمها اطلاق میشود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir