کتاب لیر شاه یکی از نمایشنامههای برجسته و تراژیک ویلیام شکسپیر، که به عنوان یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسان تاریخ شناخته میشود، داستان پادشاهی را به تصویر میکشد که تصمیم دارد سرزمین خود را بین دخترانش تقسیم کند. شخصیتهای اصلی این نمایشنامه شامل شاهلیر، گونریل، ریگان، کوردیلیا، دوک آلبانی، دوک کورنوال، لرد گلوستر، لرد کنت، ادموند، ادگار، دلقک، ازوالد، دوک بورگوندی و پادشاه فرانسه هستند. تا به امروز، اقتباسهای متعددی از این نمایشنامه در قالب فیلم و تئاتر در داخل و خارج از کشور به اجرا درآمده است که برخی از آنها با استقبال چشمگیری روبهرو شدهاند.
نمایشنامه شاه لیر اثر ویلیام شکسپیر داستان شاه لیر و سه دخترش، گونریل، ریگان و کوردلیا را روایت میکند. لیر، شاهی نیکنهاد اما نادان، تصمیم میگیرد سرزمینش را میان دخترانش تقسیم کند و از آنها میخواهد تا میزان عشقشان به او را ابراز کنند. گونریل و ریگان با چاپلوسی او را فریب میدهند، در حالی که کوردلیا، دختر کوچکش، با صداقت ابراز عشق میکند و این موضوع باعث خشم لیر میشود. در طول داستان، نادانی لیر به وضوح نمایان میشود و او به تدریج به دیوانگی میرسد. او در نهایت انسانیت خود را پس از بازیابی خردش نشان میدهد و متوجه میشود که کوردلیا، که از او دور شده بود، تنها کسی است که واقعاً به او عشق میورزد. نمایشنامه با مرگ لیر به پایان میرسد، اما با وجود این پایان تلخ، همچنان حاوی زندگی و رونق خاصی است.
این اثر به علاقمندان آثار شکسپیر، نمایشنامه و ادبیات کلاسیک توصیه می شود.
گلاستر: مطمئنی که دستخط برادرت است؟
ادموند: اگر مضمون آن پسندیده مینمود، به جرئت سوگند میخوردم که از اوست اما اینک با توجه به محتوایش، با طیب خاطر از او نمیدانم.
گلاستر: آیا دستخط اوست؟
ادموند: سرورم، دستنوشت اوست اما امیدوارم که دلش موافق با فحوایش نباشد.
گلاستر: پیشتر دراینباره با تو سخنی نگفته است؟
ادموند: هرگز، سرورم. اما بارها از او شنیدهام که براین باور است که به هنگام بلوغ کامل پسران و فرتوت گشتن پدران، صواب آن باشد که پدر به کفالت پسر درآید و ادارۀ عوایدش را به او بسپارد.
گلاستر:ای رذل،ای رذل! این نامه حاوی همان عقیدهاش است. ای رذل منفور!ای رذل بدسرشت و ددمنش و ملعون!ای بدتر از ددگان! برو پسرم او را بیاب، به بندش میکشم. 3ای رذل مذموم! او کجاست؟
ادموند: سرورم، درست نمیدانم. اما اگر صلاح بدانید، تا زمانی که گواه گویاتری از قصدش بهدست نیاوردهاید، کظم غیظ فرمایید و با حزم اقدام نمایید؛ چه، اگر به خطا و از روی سوءتفاهم با او درشتی کنید، آبروتان ریخته و دل مطیع او شکسته میشود. حاضرم بر سر جانم شرط ببندم که نیت وی از کتابت این نامه، تنها آزمودن محبت و مودت من به حضرت والا بوده است و هیچ قصد مخوفی در کار نیست.
گلاستر: چنین تصور میکنی؟
ادموند: اگر حضرت والا صلاح بدانند، شما را در گوشهای نهان سازم که بتوانید گفتگوهای ما را در اینباره شخصاً بشنوید و با استماع آن رضایت خاطر شریفتان فراهم آید. بیهیچ درنگی این مهم را در همین شامگاه انجام میدهم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir