هیچکس از یک عنکبوت کوچک و مزاحم که همیشه در حال رفت و آمد باشد، خوشش نمیآید! اما یک روز، سیلوی به یک ایده جالب رسید! وقت آن رسیده بود که عنکبوت شجاع داستان ما، دل به دریا بزند و به دنیای رنگها سفر کند.
داستان سیلوی، عنکبوتی کوچک و زیبا، دربارهی احساس تنهایی و نگرانی اوست. سیلوی همیشه خود را از اهالی ساختمان پنهان میکند، زیرا فکر میکند که هیچکس دوست ندارد او را ببیند. او در زیرپله نشسته و به رفتارهای اهالی توجه میکند. با گذشت زمان، متوجه میشود که حال اهالی آنطور که تصور میکرد خوب نیست. قوری خانم دیگر قلقل نمیکند، طرحهای آقای جوان بیتوجه مانده و سارا و لاکپشتش ناراحت هستند. سیلوی تصمیم میگیرد از مخفیگاهش بیرون بیاید و به اهالی کمک کند تا دوباره شاد شوند. این داستان به کودکان میآموزد که با شجاعت و اعتماد به نفس به جمع بیایند و به دیگران کمک کنند.
کودکان 3 تا 8 ساله از خواندن داستان پیش رو لذت میبرند و از سیلوی، بودن در جمع و تلاش برای کمک به اطرافیان را یاد خواهند گرفت.
و اون لاکپشت... خب، همون لاکپشت کوچولوی خیلی شجاع، انگار اصلا دلودماغ نداشت و بیحوصله گوشهی خونهش بود. واقعا همه چیز روبهراه بود؟ یا این چهار نفر دلشون یه چیز دیگه میخواست؟! سیلوی پیش خودش هزارویک فکر و خیال کرد. واااای... نه، نه، نه، نه! سیلوی فوری این فکر و خیال رو از ذهنش بیرون کرد. آخه انگاری هیچکس از یه عنکبوت ریزهمیزه که مدام توی دستوپا باشه خوشش نمیاد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir