تنهایی، سکوت عمیق یک غربت بیپایان... کتاب فکر نکن که تنهایی اثر نویسندهی برجسته و مشهور ترکیه، الیف شافاک، به بررسی حالات و احساسات شخصی او میپردازد. این اثر شامل روایتهای کوتاهی از تجربیات و مشاهدات شافاک است و خواننده را با دنیای پیچیده نویسندگی و چالشهای آن آشنا میسازد.
هر فرد در این دنیا به شیوهای منحصر به فرد احساس تنهایی میکند. این حس به آرامی در وجود انسان ریشه میدواند و شاخههایش را به دور ذهن و افکار میپیچد. احساسی که بوی غربت میدهد... الیف شافاک، نویسنده کتاب فکر نکن که تنهایی (Sanma Ki Yalnizsin)، بیشتر از هر چیز به تجربه عزلت و جدایی به عنوان یک نویسنده پرداخته و دنیای خود را با خوانندگانش به اشتراک میگذارد. بدون شک، تجربیات دوران کودکی او و پیوند ناهمگون شرق و غرب که به ندرت به سرانجامی خوش رسیده، تأثیر عمیقی بر جهانبینی و نگرش الیف شافاک داشتهاند. تولد در استراسبورگ فرانسه، جدایی والدین، بازگشت به سرزمین مادری، زندگی در اسپانیا، اردن و آلمان، مهاجرت به انگلستان و سفر به ایالات متحده، همه و همه باعث شدهاند که الیف شافاک هرگز نتواند به هیچ گوشهای از دنیا تعلق خاطر پیدا کند. گویی او در این دنیا بیشتر مسافر بوده تا ساکن و این وضعیت بیتردید سرآغازی برای تنهاییاش است؛ بنابراین، شگفتی ندارد که شافاک با دقت و موشکافی از غربت سخن میگوید.
کتاب فکر نکن که تنهایی با روایت نویسنده از تبعید خودخواسته و غربت ناخواسته آغاز میشود. او رماننویسان را به عنوان موجوداتی عجیب و غریب معرفی میکند که زندگی را بر روی کاغذ سفید طراحی میکنند. انسانهایی که شاید به خواست خود به گوشهای دور و دستنیافتنی تبعید شدهاند. شافاک در روایت گوش دادن به سکوت از گشت و گذارش در شهر استانبول و برخورد با یک راننده تاکسی میگوید. او به پذیرش جهان همانگونه که هست و مشاهده دنیا از چشمان پروانهای که خود را انسان تصور میکند، اشاره میکند. هر یک از این گفتارهای کوتاه، دریچهای به روح الیف شافاک میگشایند و شما را بیشتر با دیدگاههای او آشنا میسازند. میتوان این کتاب را یک اتوبیوگرافی نهچندان بلند دانست که خواننده را با جزئیات روح و درون نویسنده آشنا میکند. این اثر به شما کمک میکند تا به تنهایی درونی خود به شکل دیگری نگاه کنید و غربت را از دریچهای جدید ببینید.
خواندن این اثر به علاقهمندان داستانهای کوتاه فلسفی با محوریت تنهایی و همچنین طرفداران کتب اتوبیوگرافی پیشنهاد میشود.
"رمان نویس ها موجودات عجیبی هستند که تشکیل یافته اند از گوشت و استخوان و هوش و قلبی با احساس؛ آشفتگی ای که در اعماق شان ریشه دوانده، غرور بی حد و مرزی که درونشان را در بر گرفته است. آدم هایی که در جست وجوی چیزی هستند و عاشق نامیرایی اند."
"برایت با کلمات پیچک ها بافته ام. شب ها که چشم هایت را می بندی، وسط آن لحظه بی همتای خواب و بیداری هستی، وقتی میان جن ها تک و تنها می مانی، آن ها را ببویی و به یاد بیاوری. برایت لباسی از حرف ها بافته ام تا با افتخار بپوشی و هیچ وقت سردت نشود. لباسی از مخمل ضخیم، با نخ هایی طلایی. اولین حرف اسمت را رویش دوختم؛ بی صدا و صمیمانه، بی آن که کسی باخبر شود، درست مثل سوگندی که تنها خداوند آن را می شنود."
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir