به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02166963155
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







آماری و مسابقه بزرگ 2









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

آماری پیترز، شخصیت اصلی مجموعه کتاب‌های آماری، با چالش‌های پیچیده‌ای نسبت به سنش مواجه است. در کتاب «آماری و مسابقه بزرگ 2»، او باید با سرسخت‌ترین دشمنان جادویی و نبردی مرگبار به نام «بازی بزرگ» مقابله کند. در این ماجراجویی هیجان‌انگیز، سرنوشت برادرش و دنیای جادوگران به او وابسته است. شایان ذکر است که این رمان نوجوان، نامزد جایزه گودریدز شده است.

درباره کتاب آماری و مسابقه بزرگ 2

آماری پیترز سالی پرماجرا را پشت سر گذاشته است؛ او نه تنها برادر گمشده‌اش را پیدا کرده، بلکه دنیای فراطبیعی را نیز نجات داده است. با این حال، او هنوز از چالش‌های بزرگ‌تری که در پیش دارد، بی‌خبر است. در این داستان، او ناگهان با پیچیدگی‌های بیشتری روبه‌رو می‌شود؛ از سیاست‌های سختگیرانه وزیر جدید ضد جادوگران گرفته تا رقابت‌های شدید میان مأموران جوان سازمان مخفی جادوگران، فضایی پرتنش شکل می‌گیرد که در آن هر مأمور به دنبال اثبات برتری خود است. این رقابت‌ها نه تنها برای ارتقای رتبه، بلکه برای دستیابی به فرصت‌های مهم و منابع قدرت جادویی فشار زیادی را بر آماری و دیگران وارد می‌کند. اما این همه ماجرا نیست؛ برادرش کوئینتن به‌خاطر یک نفرین جادویی در حال وخامت است و آماری به شدت نگران اوست. در این نقطه، کتاب «آماری و مسابقه بزرگ 2» (Amari and the Great Game) شما را به دنیایی پیچیده و پرماجرا می‌برد. هر جادوگر در این دنیا نوع خاصی از جادو دارد که قدرت‌ها و توانایی‌های ویژه‌ای به او می‌بخشد. لیگ مخفی جادوگران پیشنهادی وسوسه‌انگیز به آماری می‌دهد تا رهبری این گروه را بر عهده بگیرد و از ماهیت جادویی خود دفاع کند، اما او در ابتدا این پیشنهاد را رد می‌کند؛ زیرا آن‌قدر با مشکلات دست‌و‌پنجه نرم می‌کند که وقت این کار را ندارد. با این حال، رد کردن این پیشنهاد به کسی دیگر فرصت می‌دهد تا نقشه‌های خطرناکی برای لیگ بکشد. آنچه در «آماری و مسابقه بزرگ 2» بیش از همه جلب توجه می‌کند، توانایی نویسنده در ایجاد پیوند بین دنیای فراطبیعی و مشکلات واقعی است. شخصیت‌های داستان با مسائلی مانند هویت فردی، دوستی‌های پیچیده و تعصبات اجتماعی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. این مسائل به‌طور هم‌زمان هم به دنیای جادویی و هم به مشکلات دنیای واقعی ارتباط دارند و به داستان عمق بیشتری می‌بخشند. در دنیایی که جادوگران از سوی بسیاری به‌عنوان تهدیدی برای جامعه شناخته می‌شوند، آماری ناچار است بین دو دنیای جادویی و انسانی قرار بگیرد و برای عدالت مبارزه کند. این کتاب نه‌تنها ماجراجویی‌های نفس‌گیری را به تصویر می‌کشد بلکه مفاهیم عمیقی درباره‌ی ارزش خانواده، دوستی و مبارزه برای پذیرش تفاوت‌ها را نیز مطرح می‌کند. آماری به‌طور نمادین به ما یادآوری می‌کند که گاهی راه‌حل مشکلات در پذیرش و استفاده از قدرت‌های پنهان ما نهفته است.

خواندن کتاب آماری و مسابقه بزرگ 2 را به چه کسانی توصیه می کنیم

کتاب آماری و مسابقه بزرگ 2 برای نوجوانانی که به داستان‌های فانتزی، ماجراجویی و دنیای جادویی علاقه‌مند هستند، انتخاب مناسبی است. این کتاب همچنین برای کسانی که از داستان‌های هیجان‌انگیز با شخصیت‌های قوی و مضامینی چون دوستی، مسئولیت‌پذیری و شجاعت لذت می‌برند، جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب آماری و مسابقه بزرگ 2 می خوانیم

مرد کچل تنومندی با هیکل بدن‌سازها پشت پیشخان ایستاده و روی تیشرتش نوشته عضلات، راه‌حلِ مشکلات! نزدیک که می‌شوم چشم‌هایش را تنگ می‌کند. من هم چشم‌هایم را تنگ می‌کنم. ناگهان چند دسته پشم قرمز روشن روی سر و گردنش ظاهر می‌شود و دو دندان عاج‌مانند از آرواره‌اش بیرون می‌زند. ولی پلک‌هایم را که به هم می‌زنم، دوباره به‌شکل انسان درمی‌آید. طلسم‌های گران‌تر چنین فوایدی دارند دیگر؛ حتی قطره‌ی بینایی حقیقی‌ام چند لحظه‌ای کار می‌کند و بعد افسون استتار دوباره به کار می‌افتد. چنین افسونی قطعاً متعلق به مجموعه‌ی غیررسمی استتار در شهر از کارهای ویوی لابوم است. گلویم را صاف می‌کنم و مؤدبانه می‌پرسم: «می‌شه از دست‌شویی‌تون استفاده کنم؟» بازوهای کلفتش را در هم گره می‌کند، بهم نگاهی می‌اندازد و می‌غرد: «چرا باید اجازه بدم همچین کاری بکنی؟» با نیش باز برایش پشت چشم نازک می‌کنم: «بی‌خیال، تاینی. همین الانش هم مدرسه‌م دیر شده.» قیافه‌ی تاینی با لبخندی نرم باز می‌شود و خنده‌ی پرطنینی سر می‌دهد: «نه سلامی... نه علیکی... نه حالت چطوره‌ای؟... فقط کلید رو بده بهم.» خواهش می‌کنم: «تو رو خدا!» «باشه. باشه. واسه یه همنوع آدمیزاد هر کاری می‌کنم.» خودم را جلو می‌کشم و نجواکنان می‌گویم: «فقط محض اطلاعت بگم، معمولاً همدیگه رو آدمیزاد صدا نمی‌کنیم.» تاینی کله‌ی کچلش را می‌خاراند. چشم‌های سردرگمش با رنگ زرد روشن می‌درخشند و به حالت قبل برمی‌گردند. «ولی چرا؟ تو آدمیزادی دیگه، درسته؟» سرم را به‌نشانه‌ی تأیید تکان می‌دهم. «آخه... فرضمون بر اینه که همه آدمیزادن، پس دلیلی نداره بهش اشاره کنیم.» شانه‌هایش را با کلافگی پایین می‌اندازد. «برای جا افتادن توی دنیای آدم‌ها باید خیلی چیزها یادم بمونه.» با لبخندم بهش دلگرمی می‌دهم. «کم‌کم دستت می‌آد.»

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه