جلد چهارم مجموعه لوبیای سحرآمیز به مانند یک پسرک بازیگوش و پرجنبوجوش است که در حیاط مدرسه میدود و نمیتوان از او چشم برداشت. داستان از این قرار است که پسر آقای شادونه تصمیم دارد یک لپتاپ بخرد، اما مادربزرگش فکر میکند او به دنبال تخممرغ شانسی است. در این میان، پدر خانواده که نمیخواهد به خرید لپتاپ تن بدهد، از دست مادربزرگ بیسمعک و غرغرهای مادرش در خانه به شدت کلافه شده است. اوضاع در خانه آنقدر خندهدار است که با خواندن داستان به خوبی متوجه خواهید شد چه خبر است. شاید حتی سمعک مادربزرگ هم پیدا شود، چه بسا که خداوند چه خواهد!
خواندن این کتاب به کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستانهای خندهدار و ماجراجویانه توصیه میشود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir