کتاب پانداهایی که قول دادند! نوشتهی ریچل برایت، داستانی آموزنده در مورد اهمیت گوش دادن به حرفهای والدین است. کتو و پوپو در این داستان میآموزند که چهطور در مواقع سخت هوای خواهر و برادرهایشان را داشته باشند و از یکدیگر مراقبت کنند. کتو و پوپو تصمیم میگیرند به مامان پاندا یک قول اساسی بدهند، اینکه مراقب خودشان باشند و هیچوقتِ هیچوقت گم نشوند؛ اما آیا این بچه پانداهای شیطون میتوانند پای قول خود بمانند؟
کتو و پوپو عاشق خانهی گرم و نرمشان هستند. آنها دوست دارند که ساعتها در کنار مادر مهربانشان بنشینند و با هم بازی کنند، غذاهای خوب بخورند و زیر پتو استراحت کنند، اما یک موقعهایی هست که کتو دلش میخواهد دنیای بیرون را ببیند و در این طبیعت زیبا و دلنشین بازی کند. خب پس تکلیف قولی که آنها به مادرشان دادهاند چه میشود؟ درخت کاج توی حیاط، نقطهی امنی بود که مامان روباه برای کتو و پوپو تعیین کرده بود. اگر این دو خواهر بازیگوش به حرف مامان گوش بدهند و از این منطقه پا بیرون نگذارند، همیشه جایشان امنِ امن خواهد بود. مامان روباه تنها از آنها میخواهد که از کوه پایین نروند و قبل از اینکه هوا تاریک شود، بازی کردن را کنار بگذارند و به خانه بازگردند و از همه مهمتر اینکه مراقب همدیگر باشند! اما، کتو و پوپو نمیتوانند به قول مهمی که به مامان روباه دادهاند وفادار بمانند و همین باعث میشود که آنها در داستان صوتی پانداهایی که قول دادند! توی دردسر خیلیخیلی بزرگی بیفتند.
کوچولوهای 3 تا 8 ساله میتوانند با شنیدن این داستان جذاب بیاموزند که مراقبت خواهر و برادرهای کوچک خود باشند و همیشه به حرف والدینشان گوش کنند.
پوپو با خودش فکر کرد که باید هرطورشده کنار خواهرش باشه، یعنی تنها کاری که از دستش بر میومد همین بود. پس تصمیم مهمی گرفت. اون از همون مسیری که کتو رفته بود، آرام و بیسروصدا به دنبالش راه افتاد. و... عجب منظرهای! محشر بود! تمام جنگل زیر پنجههاشون قرار داشت. اونا هاج و واج به صحنهی روبهروشون زل زدن. باور کردنی نبود. اونجا پر بود از بوها و مزههای جورواجور. انگار اونا با موندن توی خونه حسابی عمرشون رو هدر داده بودن.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir