والری گورباچف در کتاب روزی که لاک‌ پشت پنگوئن شد، داستان جذاب و هیجان‌انگیزی را درباره‌ی قدرت خیال پردازی یک لاک‌پشت کوچولو و علاقه‌ی او به حیوانات دیگر، برای بچه‌ها تعریف می‌کند.داستان این کتاب راجع به لاک پشت کوچولویی است که وقتی درباره زندگی پنگوئن‌ها کتابی ‌خواند، علاقه‌مند شد تا یک روز شبیه آن‌ها لباس بپوشد و مانندشان رفتار کند. کتاب روزی که لاک‌ پشت پنگوئن شد (Turtle's Penguin day)، نهمین کتاب‌ مجموعه‌ای به نام «قصه‌های دوستی» است.

درباره ی کتاب روزی که لاک‌ پشت پنگوئن شد

داستان از آن‌جا آغاز می‌شود که بابا لاک‌پشت برای لاک‌پشت کوچولو داستانی در بارۀ پنگوئن‌ها می‌خواند. لاک‌پشت کوچولو خیلی از این داستان و پنگوئن‌ها خوشش می‌آید و دلش می‌خواهد پنگوئن باشد. شب وقتی می‌خوابد، خواب می‌بیند پنگوئن شده است. او در خواب مثل پنگوئن‌ها روی یخ بازی می‌کند و سر می‌خورد، شیرجه می‌زند توی آب و با پنگوئن‌های دیگر شنا و آب‌بازی می‌کند. مثل پنگوئن‌ها راه می‌رود و ایستاده می‌خوابد.

خواندن کتاب روزی که لاک‌ پشت پنگوئن شد را به چه کسانی توصیه می کنیم

کتاب حاضر برای گروه سنی 10 تا 12 سال و کودکانی که تخیل خوبی دارند، مناسب است

در بخشی از کتاب روزی که لاک‌ پشت پنگوئن شد می خوانیم

صبح که شد، لاک پشت کوچولو تصمیم گرفت پنگوئن شود. دمپایی‌های قرمزش را پوشید و این‌ طرف و آن ‌طرف، مثل اردک، راه رفت. بعد از صبحانه، فکری به سرش زد. به اتاق زیرشیروانی رفت و کت مشکی بابابزرگش را در صندوق قدیمی پیدا کرد و پوشید. لاک پشت کوچولو به خودش توی آینه نگاه کرد و گفت: «حالا شبیه یک پنگوئن واقعی شدم.»