کتاب درخت بخشنده به قلم شل سیلورستاین، با روایتی جذاب و تصویرسازیهای شگفتانگیز، داستان پسرک خردسالی را به تصویر میکشد که با شاخههای یک درخت بازی میکند، سیبهایش را میخورد و در سایهاش میخوابد.
پسرک و درخت این داستان با یکدیگر انس گرفته بودند اما پس از مدتی پسر گرفتار عشق و روزمرهگی میشود و به دنبال زندگی خود میرود. او درخت را ترک میکند اما هر زمان که بازمیگردد و چیزی از درخت طلب میکند درخت هر بار با محبت برخورد کرده و او را بیپاسخ نمیگذارد. زمانی که برای بار آخر پسر نزد درخت آمد، چنان پیر شده بود که هیچ کدام از خوشیهای گذشته باعث لذت او نمیشد. درخت نیز به او اعتراف کرد که چیزی برای بخشیدن ندارد. پسر نیز برای گرفتن چیزی نزد درخت نیامده بود، بنابراین آن دو، فقط کنار هم نشستند و آرامش را تجربه کردند.
شل سیلورستاین این کتاب را برای کودکان دبستانی علاقهمند به اشعار و داستانهای تخیلی به رشتهی تحریر درآورده است. شل سیلورستاین (Shel Silverstein) در این کتاب نیز مانند سایر آثارش، مخاطب را به خیالپردازی دعوت میکند. با اینکه این کتاب متنی به ظاهر کودکانه دارد اما سرشار از سخنان حکیمانه و عالمانه است.
پسرک تا مدت زیادی برنگشت و درخت ناراحت و افسرده بود. تا اینکه یک روز پسرک برگشت و درخت از خوشحالی تکانی خورد و گفت: بیا پسر و از تنهام بالا برو از شاخههایم تاب بخور و شاد باش.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir