کتاب دختر پرتقالی نوشته یوستین گردر، نویسنده پرفروش نروژی، که با کتاب معروف «دنیای سوفی» شهرت جهانی یافت، بار دیگر با اثری جذاب و تأملبرانگیز بازگشته است. این کتاب در سال 2003 منتشر شد و مورد استقبال گسترده خوانندگان و منتقدان قرار گرفت. در دختر پرتقالی، گردر داستانی پر از عواطف، رازها و اندیشههای فلسفی درباره زندگی، مرگ، امید و معنا را روایت میکند.
در کتاب دختر پرتقالی، جرج پسر پانزده سالهای است که یازده سال پیش، زمانی که تنها چهار سال داشت، پدرش را از دست داده است. داستان از جایی شروع میشود که مجموعهای از نامههای پدر به دست جرج میرسند، نامههایی که او برای پسرش نوشته و ظاهراً به عنوان یک راه ارتباطی پس از مرگ به جا ماندهاند. این نامهها نه به شکل وصیتنامه، بلکه به شکل داستانی با عنوان «دختر پرتقالی» هستند. داستان درباره روزی است که پدر جرج در یک تراموای پرنور دختری بانمک با کیف پر از پرتقال میبیند و این دیدار به ظاهر ساده زندگی او را برای همیشه دگرگون میکند.
با خواندن نامهها، جرج به کشف تازهای از زندگی میرسد. داستان به تدریج پیچیدهتر میشود و جرج با این سؤال مواجه میشود که زندگی واقعی او چگونه میتواند تحت تأثیر این روایت قرار گیرد. یوستین گردر در این کتاب، فلسفه زندگی، مرگ و ارتباطات انسانی را به تصویر میکشد و مخاطب را به عمق معنای وجودی انسان میبرد.
کتاب دختر پرتقالی برای کسانی که به داستانهای فلسفی و معمایی علاقهمند هستند، مناسب است. این اثر به ویژه برای جوانان، دانشجویان فلسفه و ادبیات، و علاقهمندان به داستانهای عمیق و تأملبرانگیز جذاب خواهد بود. علاوه بر این، کسانی که با مفهوم از دست دادن عزیزان خود مواجه شدهاند، میتوانند از این داستان زیبا و پرمعنا بهرهمند شوند. ترجمه روان و جذاب این اثر توسط منیره وفاییفر به مخاطب اجازه میدهد تا از خواندن آن لذت ببرد.
دختر پرتقالی هنوز پاکتش را پر از پرتقال نکرده بود، زیرا روش خرید او با بقیه مشتریها کاملاً فرق داشت. فقط این را گوش کن: مدت زیادی بود که آن جا ایستاده بودم و او را تماشا میکردم که پرتقالها را یکییکی انتخاب میکرد؛ هر کدام از آنها را که برمیداشت با دقت بسیاری وارسی میکرد و بعد تصمیم میگرفت که آنها را در پاکتش بیندازد یا سر جایش بگذارد. اکنون متوجه شدم که چرا او پرتقالهایش را از فروشگاههای قدیمی فروگنر نمیخرید. این دختر جوان برای انتخاب کردن پرتقالها به گزینههای بیشتری احتیاج داشت.تاکنون هرگز چنین روش انتخابی برای خرید پرتقال ندیده بودم، دیگر کاملاً مطمئن شدم که او پرتقالها را فقط برای آبگیری نمیخرید، اما پس آنها را برای چه میخواست؟ جورج، آیا تو پیشنهادی نداری؟ آیا میتوانی بفهمی چرا او باید برای خرید هر پرتقال یک دقیقه وقت میگذاشت؟ من فقط یک پیشنهاد داشتم. اینکه دختر پرتقالی مسئول خرید آشپزخانه مهدکودکی بود که آن جا هرکدام از بچهها برای میان وعدهشان یک پرتقال میگرفتند. اکنون همه بر این حقیقت واقف هستند که بچهها برابری و انصاف را بهخوبی درک میکنند. بنابراین، دختر پرتقالی باید مطمئن میشد که تمام پرتقالهایی که میخرید، هم ازلحاظ اندازه و همشکلشان، کاملاً شبیه به یکدیگر بودند. بهعلاوه او باید تعداد آنها را هم میشمرد.همین فرضیه بسیار قانعکننده به نظر میرسید، اما تصور اینکه ممکن بود در محل کار او چند جوان خوشقیافه هم باشند که دوران کارآموزیشان را میگذراندند باعث میشد تا احساس نگرانی کنم. جورج، من تنها چند متر با او فاصله داشتم، اما فوراً احساس کردم که خیلی از او دور هستم. بهراحتی میتوانستم ببینم دختر پرتقالی سعی میکرد تا پرتقالهایی را انتخاب کند که تا حد امکان هم ازلحاظ رنگ، همشکل و هماندازه با یکدیگر فرق داشته باشند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir