«علی آقا» داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم، علی یزدانی، است که با قلمی زیبا و تأثیرگذار، شخصیت او را از زاویهای صمیمی و انسانی به تصویر میکشد. این اثر، بیش از یک زندگینامه ساده، روایتی پرجنبوجوش از جوانی است که در مسیر زندگیاش تجربههای خاص و متفاوتی را از سر میگذراند. نویسنده تلاش کرده تا با زبانی روان و صادقانه، شخصیت علی یزدانی را به گونهای معرفی کند که مخاطب نه تنها او را بشناسد، بلکه در دل دوستش بدارد و برای نبودنش دلتنگ شود.
این داستان، ماجرای پسری است که در کودکی و نوجوانی شیطان و بیقرار است، از درس خواندن فراری است و عشق سینما او را به دنیای جدیدی میکشاند. زندگی او مملو از شور و شر است، اما همین ویژگیها باعث میشود مسیری متفاوت را بپیماید. علی یزدانی به تدریج تبدیل به مردی میشود که همه او را به خاطر مهربانی، بصیرت و دلباختگیاش به ارزشهای انسانی میشناسند.نویسنده با زبانی طنزآمیز و صمیمی، لحظات کوچک و بزرگ زندگی این شهید را به تصویر کشیده است؛ از شیطنتهای نوجوانیاش گرفته تا تصمیمهای بزرگ و دلیرانهای که او را به جبهه مدافعان حرم میرساند. علی یزدانی، مردی است که با تمام خصوصیات گاه متناقضش، قلبها را تسخیر میکند: مهندسی که رفاقتش زبانزد است، مردی آرام که در عین حال هرگز از هیجان دور نیست.
این اثر مناسب افرادی است که به دنبال خواندن داستانهایی الهامبخش از زندگی واقعی انسانهای بزرگ هستند. نوجوانان و جوانان میتوانند در این روایت، خود را پیدا کنند و از تلاشها، اشتباهات و تغییرات علی یزدانی درس بگیرند. والدین نیز با خواندن این داستان، الگویی از صبر، رفاقت و ایثار را به فرزندانشان معرفی خواهند کرد.«علی آقا» نه تنها داستانی از یک شهید است، بلکه روایتی است از انسان بودن در اوج سختیها. خواننده با مطالعه این اثر، نه فقط یک قهرمان را میشناسد، بلکه درسهایی عمیق درباره زندگی، شجاعت و عشق میگیرد که در خاطرش ماندگار خواهند شد.
علی آقا همیشه حال و هوای کسی که سفر میرود با کسی که میماند فرق دارد. تو هم مثل همه آنهایی که سفر میروند دلت شاد بود و خبر نداشتی زهرایت تا بغل خاله اش نشست شروع کرد به گریه کردن، آن قدر که اشک زهره سادات را هم در آورد. تنها وحیده سادات بود که آرام به علی آقای اذان گوی نظر کرده مهربانِ شیطانِ عاشقِ سینمای خیلی مرد درس نخوانِ درس بلدِ رفیقِ بصیرِ دلسوزِ دلداده حواس جمعِ دل قرص کنِ نان حلال خورِ دل گنده پدرِ مهندسِ شانتورای جامانده مصممِ عازمش فکر میکرد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir