کتاب در حاشیه نوشتهٔ النا فرانته و ترجمهٔ کیمیا محمددوس، مجموعهای از جستارهای خواندنی دربارهٔ لذت خواندن و نوشتن است. این اثر که توسط انتشارات مهرگان خرد منتشر شده، در دستهٔ ناداستان قرار میگیرد و از نگاه خاص فرانته به فرآیند خلاقانهٔ نوشتن و تجربهٔ خواندن پرده برمیدارد. جستارهای این کتاب، با زبان و بیانی صمیمی و متفکرانه، مفاهیمی همچون تأثیر نوشتن بر ذهن، تأملات شخصی نویسنده، و پیوند ادبیات با زندگی روزمره را بررسی میکند.
در حاشیه شامل چهار جستار است: رنج و قلم، آکوامارین، تواریخ، من، و دندهٔ دانته. هر یک از این جستارها به ابعاد مختلف نوشتن و خواندن میپردازد. فرانته با صداقتی عمیق و بیانی روشن، از چالشها و لذتهای نوشتن سخن میگوید و خوانندگان را به تأمل در ماهیت ادبیات دعوت میکند.
جستارها علاوه بر تحلیل شخصی نویسنده، به موضوعاتی چون خلاقیت، روایتگری، و نقش نویسنده در بازتاب دادن واقعیت یا خلق داستانهای تخیلی میپردازند. فرانته همچنین با نگاهی تحلیلی، مخاطب را به بازاندیشی دربارهٔ تأثیرات اجتماعی و روانی ادبیات بر زندگی فردی و جمعی سوق میدهد.
این کتاب بهعنوان نمونهای از ادبیات ناداستان، مفاهیم واقعی را با زبانی هنری بیان میکند. نویسنده در هر جستار، میان واقعیت و احساسات انسانی پیوندی عمیق برقرار کرده و به نقش حیاتی نوشتن و خواندن در فرآیند خودشناسی و درک جهان اشاره میکند.
کتاب در حاشیه مناسب علاقهمندان به ناداستان، جستارهای ادبی، و دوستداران ادبیاتی است که به ماهیت نوشتن و خواندن میپردازد. اگر به دنبال اثری هستید که شما را به تأمل دربارهٔ تجربههای شخصی در نوشتن یا خواندن و تأثیرات آن بر ذهن و زندگیتان دعوت کند، این کتاب انتخابی ایدهآل خواهد بود. همچنین دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ ادبیات و علاقهمندان به تحلیلهای عمیق ادبی، میتوانند از این کتاب الهام بگیرند و بینش تازهای کسب کنند.
«چند دهه گذشت و در این سالها، خوانش من از شعر تقریباً یکسان ماند و تغییری نکرد. اشارهای که به جادوگران شده بود هیجانزدهام میکرد، باعث میشد خیالپردازی کنم و فکر کنم از نوشتاری که طلسمها و افسونها را در دل خود خفه میکند، یک «من» مؤنث بیرون آمده تا نوشتهای را رو کند که همه به آن نیاز دارند؛ نوشتهای که بازمیگردد تا آنها را در زندگی روزمره به کمال برساند؛ تا آدمها را به چیزهایی پیوند دهد که پیشازاین نمیتوانستد به آن برسند. بهاینترتیب، بین تمام چیزهایی که باعث شد رمانهای ناپلی را بنویسم، این چند خط هم به چشم میخورد؛ چندخطی که همیشه تخیلم را قلقلک میداد و چنین تصویری را در ذهنم ایجاد میکرد: زنی که پشت یک میز نشسته و مینویسد «تاریخ و من» و با این کار همهچیز و همهکس را به مبارزه میطلبد. نوعی رویارویی. و با همین جابهجایی سادهٔ کلمات و کنار هم گذاشتن آنها، از دل نوشتاری که با خصومت و غضب راجع به هنر جادوگران حرف میزند، داستانی را بیرون میکشد که تنها دربارهٔ هنر و هنرمند بودن آنان است. فکر میکنم در گذر زمان، چهرهٔ این زن برایم تغییر کرد. دیگر زنی متعلق به گذشتههای دور نبود، بلکه زنی امروزی بود، زنی که میتوانستم او را ببینم. با اخم و نگاهی تیز در آپارتمانی در تورین، پشت کامپیوترش نشسته و مینویسد. تلاش میکند زنان، مادران، خواهران و دوستان -یک دوست جادوگر- مکانهایی در ناپل، امتحانهای الهی کوچک، رنج فامیلها و آشنایان و شصت سال تاریخ را خلق کند. تاریخ و متونی که پیشازاین نوشته شده است را به دست میگیرد تا از میانهاش، آنچه میخواهد را جدا کند و در دل آفرینش خود جا دهد. احساس میکردم این زن صادق است که حقیقت را میگوید. حقیقتی که میگفت، به من مربوط میشد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir