کتاب آشنایی با ارسطو نوشتهٔ پل استراترن با ترجمهٔ شهرام حمزهای، یک اثر معرفی کوتاه و مفید از زندگی و افکار فیلسوف بزرگ یونان باستان، ارسطو، است. این کتاب بهعنوان بخشی از مجموعهای به نام "آشنایی با فیلسوفان"، هدفش معرفی فلاسفه مشهور جهان و دیدگاههای آنان به مخاطب عام است. اثر حاضر با سادگی و روانی نوشته شده و مناسب برای کسانی است که به فلسفه علاقه دارند اما اطلاعات زیادی در این زمینه ندارند.
کتاب آشنایی با ارسطو به معرفی زندگی، افکار و دستاوردهای علمی این فیلسوف برجسته میپردازد. ارسطو که یکی از بنیانگذاران فلسفه تحلیلی و منطق به شمار میرود، در زمینههای مختلفی از جمله فیزیک، زیستشناسی، سیاست، اخلاق و هنر نظریههایی را مطرح کرده است. کتاب به بررسی تأثیرات اندیشههای ارسطو در حوزههای مختلف و تحلیل دیدگاههای او در خصوص مفاهیم کلیدی مانند هستی، معرفت، و هنر پرداخته است. در عین حال، جنبههای شخصی زندگی ارسطو نیز بررسی شده است، از جمله تأثیر ازدواج او با پویتاس و نگاه او به مسائل اجتماعی و اخلاقی.
یکی از نکات جالب این کتاب، تحلیل عمیق ارسطو در مورد شعر و هنر است. برخلاف افلاطون که شاعرانه بودن فلسفهاش را انکار میکرد، ارسطو هنر و شعر را بهعنوان یک راه برای فهم بهتر حقیقت میدید و معتقد بود که شعر از تاریخ هم بیشتر به کلیات و حقیقت نزدیکتر است.
این کتاب برای کسانی که به فلسفه علاقه دارند، به ویژه افرادی که تازه میخواهند با افکار و اندیشههای ارسطو آشنا شوند، مناسب است. همچنین برای کسانی که میخواهند نگاهی ساده و مختصر به فلسفه یونان باستان داشته باشند و در عین حال به مطالعه آثار فلاسفه بزرگی چون ارسطو پرداختهاند، مفید خواهد بود. این کتاب با زبانی ساده و بدون پیچیدگیهای فلسفی، برای جوانان و علاقهمندان به فلسفهای که آشنایی زیادی با مباحث فلسفی ندارند، ایدهآل است.
«آن طور که از گفتههای ارسطو میتوان استنباط کرد، پویتاس، وقتی که به عقد ارسطو درآمد، باکره نبود: «زمانی که دو تن به واقع به عقد یکدیگر درمیآیند و خود را زن و شوهر مینامند کاملا خطاست که مرد یا زن نسبت به یکدیگر وفادار باقی نمانند.» اینکه او بر رابطه آزادِ قبل از پیوند زناشویی مهر تأیید میزند، در معنی عبارت مستتر است. این گفته در مطالب ارسطو درباره زنا یافت میشود، و به نظر میرسد که در این گونه موضوعات شخصی، ارسطو عادت داشت تجربیات نسبتآ محدود خود را تعمیم دهد. در مطالب خود در باب زناشویی ادعا میکند که مناسبترین سن ازدواج برای مرد سی و هفت سال و برای دختر هجده سال است، که این دو دقیقآ همان سنین ارسطو و پویتاس در زمان ازدواج آنهاست. هر چند ممکن است ارسطو از هوش بهرهها برده باشد، اما تخیل همیشه از ویژگیهای برجسته شخصیت او نبوده است.این هم از طنزهای روزگار است که ارسطوی عاری از لطافت شاعرانه در کتاب فن شعر، آن چنان شرح و تفسیر نافذی درباره ادبیات به دست داده است که تا آن زمان مانندی نداشته است، در حالی که افلاطون، که به مراتب شاعرترین فیلسوفان بوده است، حکم به ممنوعیت فعالیت شاعران میدهد. (خدا میداند که افلاطون با این حکمش سعی در پنهان کردن چه چیزی داشته است.) شعر نزد ارسطو از ارج و قرب والایی برخوردار بود، و او اعتقاد داشت که ارزش شعر از تاریخ هم بیشتر است؛ چه، شعر فلسفیتر است. تاریخ تنها با وقایع جزیی سروکار دارد، در حالی که شعر به امر کلی نزدیکتر است. در اینجا به نظر میرسد که ارسطو جهانبینی خود را نقض میکند و بر جهانبینی افلاطون به طور ضمنی مهر تأیید میزند. اما اظهارنظر مشهور ارسطو مبنی بر اینکه تراژدی (رویدادهایی را تصویر میکند که موجب برانگیختن) «حس شفقت و ترس (در ما) میشوند تا بدین طریق اینگونه عواطف پالایش یابند» همچنان در مقام بصیرتی مهم نسبت به تجربه تکاندهنده ولی مسئلهآفرین و دشوار نمایشِ تراژیک باقی میماند.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir