کتاب استونر از جان ویلیامز رمانی است که اتفاقات آن در در دانشگاه میزوری رخ میدهد؛ البته نویسنده در ابتدای کتاب تأکید کرده است که دانشگاه میزوریِ این رمان را باید مکانی تخیلی در نظر بگیریم. جان ویلیامز این رمان را در 17 بخش نوشته است. 2 هفته پس از اینکه «ویلیام استونر» مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ ادبیات گرفت، «شاهزاده فرانسیس فردیناند» در سارایوو بهدست یک پیکارجوی ملیگرای صرب کشته شد و پیش از شروع پاییز، جنگ جهانی سراسر اروپا را فراگرفت. جنگ موضوعی بود که دانشجویانِ مسنتر پیوسته به آن علاقه نشان میدادند. آنها نمیدانستند آمریکا سرانجام چه نقشی در آن پیدا میکرد و بیخبری از آیندهٔ خودشان را به فال نیک میگرفتند. آینده برای ویلیام استونر روشن، معین و بیتغییر بود.
او آینده را همچون جریانِ رویدادها، امکانها و دگرگونیهای پیوسته نمیدید؛ بلکه بیشتر آن را قلمروِ پیشِ رویی میپنداشت که در انتظار اکتشافهای خود اوست. او آینده را همچون کتابخانهٔ بزرگ دانشگاه میدید که میشد گوشههای جدیدی برایش ساخت، کتابهای جدید را به آن اضافه کرد و کتابهای قدیمی را از آن برداشت.
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان توصیه میکنیم.
استونر تابستانِ آن سال تدریس نکرد؛ و برای اولین بار در زندگیاش بیمار شد. تب شدیدی داشت که علتش روشن نبود، و فقط یک هفته طول کشید، اما نیرویش را تحلیل برد، و بسیار لاغر شد و در پی آن بخشی از شنواییاش را از دست داد. تمام آن تابستان ضعیف و بیحوصله بود و همین که چند قدم راه میرفت خسته میشد. تقریباً تمام مدت در ایوان شیشهدار کوچک حیاط خلوت به سر میبرد، روزها یا در بستر دراز میکشید یا روی صندلی راحتی قدیمیای که از زیرزمین آورده بود مینشست. از پنجره به بیرون یا به باریکههای سقف خیره میشد، و بهندرت از جایش تکان میخورد و به آشپزخانه میرفت تا کمی غذا بیاورد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir