کاتارسیس در هنرهای زیبا نمیدانم درست است یا نه، اما من فکر میکنم تنها انگیزه کار ما، یعنی کاری که آمیخته با هنر است، تنهایی است. هزار انگیزه و دلیل هم که برای هنر پیدا کنی باز هم آخرش میرسد به تنهایی. این تنهایی، چیزی مدلول و مولود چیز دیگری نیست؛ یعنی نه به خاطر اینکه با کسی نیستی تنها باشی، این تنهایی حاصل نبود چیز دیگری نیست، بلکه خودش وجودی قائم به ذات است. انگار روزی که میخواهی به دنیا بیایی و در آسمانها قنداقت کرده و دارند آمادهات میکنند و کولهات را میبندند که لکلک بلندت کند و بیاوردت روی زمین، مثل ودیعهای اینجور تنهایی را توی دستمالی میپیچند و زیر بقیه چیزهای کولهات پنهانش میکنند. و تو با این تنهایی، بدون اینکه بدانی دقیقا چیست، توی زندگی، زندگی میکنی و همیشه احساسش همراهت هست. زمین و زمان را به هم میدوزی که چارهاش کنی و نمیشود و وقتی کسی را پیدا میکنی که احساس میکنی تنهاییات درمان شده تازه دلت برای تنهاییات تنگ میشود...
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir