به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
11 ٪
۲۰٬۰۰۰
۱۷٬۸۰۰
تومان
افزودن به سبد خرید

کتاب‌های مشابه







چهره‌های درخشان - تختی









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب "تختی" از مجموعه "چهره‌های درخشان" یک اثر ادبی است که به زندگی‌نامه داستانی غلامرضا تختی، معروف به جهان پهلوان تختی، می‌پردازد. این کتاب به‌صورت داستانی زندگی تختی را از کودکی تا بزرگسالی و فعالیت‌های ورزشی او به‌عنوان یک کشتی‌گیر برجسته ایرانی روایت می‌کند. این کتاب بخشی از مجموعه "چهره‌های درخشان" است که به معرفی زندگی‌نامه‌های داستانی شخصیت‌های برجسته ایرانی می‌پردازد. کتاب به زندگی تختی، از دوران کودکی تا تبدیل شدن به یک قهرمان ملی در کشتی، می‌پردازد. به موفقیت‌های ورزشی تختی و جایگاه او به‌عنوان یک قهرمان کشتی اشاره می‌کند. ممکن است به جنبه‌های شخصی زندگی تختی و چگونگی تأثیرگذاری او بر جامعه نیز اشاره داشته باشد. این کتاب به‌طور کلی به‌عنوان یک منبع آموزشی و الهام‌بخش برای نوجوانان و جوانان عمل می‌کند تا آنها را با زندگی و دستاوردهای یک قهرمان ملی آشنا کند. 

خواندن کتاب چهره‌های درخشان - تختی را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

نوجوانان و جوانان: این کتاب به‌عنوان بخشی از مجموعه "چهره‌های درخشان"، برای نسل جوان و نوجوان که به دنبال الگوهای مثبتی برای زندگی خود هستند، مناسب است. تختی به‌عنوان یک قهرمان ملی و الگوی اخلاقی، الهام‌بخش نوجوانان است. علاقه‌مندان به تاریخ و ورزش: برای کسانی که به تاریخ ورزش ایران و زندگی قهرمانان ملی علاقه دارند، این کتاب یک منبع خوب است. تختی به‌عنوان یک پهلوان کشتی، نقش مهمی در تاریخ ورزش ایران دارد. مربیان و معلمان: این کتاب می‌تواند به‌عنوان یک منبع آموزشی در مدارس و کلاس‌های تاریخ یا ورزش استفاده شود تا نوجوانان را با زندگی و دستاوردهای یک قهرمان ملی آشنا کند. کسانی که به ادبیات داستانی و زندگینامه علاقه دارند: این کتاب به‌صورت داستانی زندگی تختی را روایت می‌کند و برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و زندگینامه‌ها مناسب است. والدین: والدین می‌توانند این کتاب را به‌عنوان یک منبع آموزشی و الهام‌بخش برای فرزندان خود استفاده کنند تا آنها را با ارزش‌های اخلاقی و ورزشی آشنا کنند.

در بخشی از کتاب چهره‌های درخشان - تختی می‌خوانیم

«تختی چهار ماه پس از برگشت از مسابقات تولیدو 1966 در سی بهمن 1345 با خانم شهلا توکلی ازدواج کرد. تختی 36 ساله با زنی بیست‌ساله پیمان زناشویی بست، سؤال این است که تختی چرا این‌قدر دیر دست به این کار زد. آیا تختی پیش از این به فکر ازدواج نبود یا زنی توجهش را جلب نکرده بود. تختی تربیتی سنتی داشت، خودش مردی معتقد بود و بسیار چشم‌پاک، او در زندگی خود جز مادر و خواهران خود با زنی آشنایی نداشت. حسین شمشادی از دوستان تختی خاطره‌ای از چشم‌پاکی او تعریف می‌کند: «به اتفاق تختی در آلمان بودیم که جوانی ایرانی نزد وی آمد و به تختی گفت من با خانمی آلمانی که مسلمان است ازدواج کرده‌ام و باردار است، می‌خواهم او را به ایران بفرستم، چون به کسی اعتماد نمی‌کنم و از جوانمردی‌های شما شنیده‌ام می‌خواهم او را تا ایران همراهی کنید، چون با هواپیما می‌ترسم او را به تهران بفرستم. تختی پذیرفت و هنگام برگشت به ایران هرجا توقف داشتیم، ما بیرون ماشین می‌خوابیدیم و به هتل هم که می‌رفتیم اتاق جداگانه می‌گرفتیم تا به ایران رسیدیم و این خانم را به منزلشان رساندیم، این خانم برای شوهرش نامه نوشته بود که اگر انسان واقعی وجود داشته باشد آن هم تختی است. » دخترعموی تختی هم گفته: «ما سال‌ها با هم در یک خانه زندگی می‌کردیم، خانه پدری ما در خانی‌آباد بود. پدر حسن و پدر تختی هر دو یخچال‌دار بودند. این دو برادر، در یک خانه زندگی می‌کردند و طبیعتاً ما بچه‌ها با هم بودیم. از دوران کودکی تختی خاطرات فراوانی دارم. آنچه لازم می‌دانم بگویم چشم‌پاکی و نجابت تختی بود که در تمام سال‌هایی که ما در یک خانه زندگی می‌کردیم مانند یک برادر با من و سایر دخترانی که در خانه بودند رفتار می‌کرد. » قرائنی در دست هست که حداقل از سال 1341 به بعد تختی قصد ازدواج داشته است. مادر وی نیز که می‌بیند کم‌کم سن پسرش درحال بالا رفتن است، برای ازدواج اصرار می‌کند، حتی یکی از دوستانش در سفری به آلمان به او می‌گوید که مادرت گفته دیگر وقت آن است که زنی دست‌وپا کنی و دختر‌های آلمانی برای ازدواج مناسبند، اما تختی جوابی نمی‌دهد و نشان می‌دهد که به‌طور جدی در این فکر نیست. حسین عرب از دوستان نزدیک تختی می‌گوید تختی به دخترخانمی به اسم لیلا علاقه داشت، همه دوستان وی نیز موافق این ازدواج بودند، تنها مادر دختر حاضر نشد جواب مثبت بدهد، چون تختی عضو جبهه ملی بود، مادر آن دختر می‌ترسید تختی را بازداشت و نگران آینده زندگی دخترش بود، آن دختر بعدها با پسر صاحب یک کارخانه دوچرخه‌سازی ازدواج کرد. او هم عاقبت‌به‌خیر نشد، زیرا دو سال پس از ازدواج همسرش دچار بیماری سرطان شد و فوت کرد. این اتفاق پیش از مرگ تختی بود، این خانم تا چند سال پیش زنده بود.»

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه