ذات شعر از همان بدو تولدش، با طبیعت گرهخورده است. این پیوند قدیمی البته در روزگار گذشته که زندگی مردم نیز هنوز رشتههای ارتباط خود را با طبیعت نگسسته بود، در ادبیات کلاسیک ما نمود بیشتری داشت. در زندگی امروز اما شاید هنوز کودکان بیش از بزرگسالان بهسادگی و لطافت طبیعت هنوز وفادار باشند، برای همین است که قصههای کودکانه اغلب از طبیعت و به زبان طبیعت روایت میشود. مجموعه شعر «حال غنچه خوب است» سروده غلامرضا بکتاش شاعرانگی این ارتباط را تصویر میکند و هر گوشه از خیال کودکانه را به جایی از طبیعت گره میزند. شاعر از همان ابتدای کتاب شعر نوشتن را چیزی شبیه لحظه شکفتن غنچه تصویر میکند، غنچهای که از این شکفته، حالش خوب است و شعرش زیباست. تصویر شاعر از پاییزی که مثل حنابندان برگ، تمام کوچه را حنایی کرده است یا نگاه طنازانهاش به رابطه زنبور و گل، برخی از خلاقیتهای شاعرانه او را شکل میدهند. او در شعر دیگری همه پدیدههای طبیعی را جملهسازی درخت و غنچه و آفتاب و باغ و آب با یکدیگر میداند و در شعر دیگری نیز شعر گفتن را چیزی شبیه نان پختن تصویر میکند، نانی که شاعر آن را در تنور واژهها میپزد و بعد آن را به دست مردم میدهد. برخی شعرها هم بیآنکه در دام شعرگویی بیفتند، کودکان را به سرمشق گرفتن و یاریدادن به طبیعت تشویق میکنند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir