شازده کوچولو یکی از مشهورترین و محبوبترین کتابهای ادبیات کودک و نوجوان است. این کتاب داستانی فلسفی و نمادین است که به صورت یک داستان کودکانه روایت میشود، اما در عمق خود به بررسی مسائلی چون عشق، دوستی، تنهایی و جستجوی معنا در زندگی میپردازد.
داستان شازده کوچولو درباره پسرکی است که از سیارهای کوچک به نام سیاره B-612 میآید. او پس از ترک سیارهاش، به سیارههای مختلف سفر میکند و با شخصیتهای گوناگونی ملاقات میکند. هر کدام از این شخصیتها نمایندهای از جنبههای مختلف زندگی بزرگترها هستند، نظیر سلطنت، طمع، خستگی و عدم درک واقعی از زندگی. شازده کوچولو در این سفرها به درک عمیقتری از دوستی، عشق و ارزشهای انسانی میرسد. داستان از زبان راوی، خلبانی که در صحرا سقوط کرده، روایت میشود و رابطهاش با شازده کوچولو محور اصلی کتاب را شکل میدهد.
این کتاب برای تمامی سنین، به ویژه کودکان و نوجوانان، نوشته شده است، اما مضامین عمیق آن باعث شده که بزرگسالان نیز به خواندن آن بپردازند. شازده کوچولو* به دلیل سادگی زبان و عمق مفاهیمش، برای کسانی که به دنبال داستانهایی با پیامهای انسانی و فلسفی هستند، بسیار مناسب است.
شاهکارم را نشان بزرگترها دادم و پرسیدم از دیدنش ترستان برمیدارد؟جوابم دادند: ـ چرا کلاه باید آدم را بترساند؟نقاشی من کلاه نبود، یک مار بوآ بود که داشت یک فیل را هضم میکرد. آنوقت برای فهم بزرگ ترها برداشتم توی شکم بوآ را کشیدم. آخر همیشه باید به آنها توضیحات داد. ـ نقاشی دومم اینجوری بود.بزرگترها بم گفتند کشیدن مار بوآی باز یا بسته را بگذارم کنار و عوضش حواسم را بیشتر جمع جغرافی و تاریخ و حساب و دستور زبان کنم. و اینجوری شد که تو ششسالهگی دور کار ظریف نقاشی را قلم گرفتم. از اینکه نقاشی شمارهی یک و نقاشی شمارهی دواَم یخشان نگرفت دلسرد شده بودم. بزرگترها اگر به خودشان باشد هیچ وقت نمیتوانند از چیزی سر درآرند. برای بچهها هم خستهکننده است که همینجور مدام هر چیزی را به آنها توضیح بدهند. ناچار شدم برای خودم کار دیگری پیدا کنم و این بود که رفتم خلبانی یاد گرفتم. بگویی نگویی تا حالا به همه جای دنیا پرواز کردهام و راستی راستی جغرافی خیلی بِم خدمت کرده. میتوانم به یک نظر چین و آریزونا را از هم تمیز بدهم. اگر آدم تو دلِ شب سرگردان شده باشد جغرافی خیلی به دادش میرسد.از این راه است که من تو زندهگیم با گروه گروه آدمهای حسابی برخورد داشتهام. پیش خیلی از بزرگترها زندهگی کردهام و آنها را از خیلی نزدیک دیدهام گیرم این موضوع باعث نشده دربارهی آنها عقیدهی بهتری پیدا کنم.هر وقت یکیشان را دیدهام که یکخرده روشنبین به نظرم آمده با نقاشی شمارهی یکم که هنوز هم دارمش محکش زدهام ببینم راستی راستی چیزی بارش هست یا نه.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir