کتاب خودنویسم را از آفتاب پر میکنم مجموعهای از نامههای صمیمانه و پرمهر پرویز شاپور به فرزندش کامیار است. این نامهها در طی هشت سال، زمانی که کامیار برای تحصیل در انگلستان بود، نوشته شدهاند. شاپور در این نامهها، نه فقط پدری دلسوز، بلکه یک دوست مهربان و شوخطبع است که تلاش میکند با کلماتش فاصلهها را از بین ببرد. او با طنز خاص خود، شیرینی زندگی و نگرانیهای پدرانهاش را به شکلی زیبا و تاثیرگذار بیان میکند.
نامههای پرویز شاپور چیزی فراتر از نوشتههای یک پدر به پسرش است. این نامهها حکایت از عشق، دلتنگی و دغدغههای عمیق او دارند و مخاطب را به دنیای ارتباطی کاملاً انسانی میبرند که این روزها کمیاب شده است. شاپور با هنرمندی تمام، از زبان طنز و شوخی استفاده میکند تا حتی در سختترین لحظات، لبخند بر لبان پسرش بیاورد و راهنماییهایش را بدون فشار یا نصیحتهای مستقیم منتقل کند.
این کتاب، مثل بسیاری از آثار ارزشمند نامهنگاری، نشان میدهد که هر نامه بازتابی از روح نویسنده است. در میان خطوط و جملات این نامهها، میتوانید عشق پدرانهای را احساس کنید که حتی فاصله هزاران کیلومتری هم نتوانسته از عمق آن بکاهد. شاپور با این نامهها، در زندگی کامیار حضوری معنوی و پررنگ دارد و نمیگذارد که سالهای دوری، ارتباطشان را کمرنگ کند.
فضای نامهها پر از طنز، شوخی و نگاهی مثبت به زندگی است. در عین حال، لحظات تلخ، نگرانیها و دلتنگیها نیز به زیبایی در لابهلای کلمات گنجانده شدهاند. هر نامه نوعی درس زندگی در خود دارد و خواننده را با دنیای پرویز شاپور آشنا میکند؛ دنیایی که در آن حتی کوچکترین چیزها هم به زیبایی و اهمیت دست مییابند.
این کتاب برای همهی کسانی که عاشق خواندن نامهها و کشف زندگی واقعی در میان کلمات هستند، جذاب خواهد بود. اگر به ادبیات نامهنگاری علاقه دارید، اگر طنز شیرین پرویز شاپور برایتان آشناست، یا اگر دوست دارید از عشق بیقیدوشرط یک پدر به پسرش بخوانید، این کتاب به شما پیشنهاد میشود. خودنویسم را از آفتاب پر میکنم همچنین برای کسانی که به دنبال الهام گرفتن از رابطههای انسانی عمیق و اصیل هستند، تجربهای بینظیر خواهد بود.
کامی جان سلام امیدوارم حالت خوب باشد نامهای که به من و خانم بزرگ نوشته بودی سه روز قبل به دستمان رسید خواندیم و خوشحال شدیم امیدوارم امتحاناتی که دادهای خیلی خوب شده باشد و امتحاناتی را که باید بدهی هم خیلی خوب بشود و خلاصه نمیدانم تابستان یا زمستان خدمت نور چشمی میرسیم خود من مثل خودت با آمدن زمستانیات موافقم ولی خانم بزرگ مثل این که با تابستان روی موافق نشان میدهند در هر صورت من فکر میکنم اگر هم تابستان بخواهی بیایی میتوانی آخرین ماه تعطیلات تابستانی را بیایی و دو سه ماه دنبال کار نقاشی و دیدن موزهها باشی باری بگذریم که زندگی محل گذر است. ظهر غذای لذیذی را در خدمت آقای محصص و خانم وندی صرف شد بسیار چسبید و درست به اندازهی شما هم غذا اضافه آمد که اگر تهران بودی و جایت خالی نبود میتوانستی بخوری و از آن لذت ببری به خصوص از مهر وندی موطلایی و محصص عزیز.موضوع ازدواج آقای محصص را هنوز کسی نمیداند جز چند نفری این است که مطلب خدمت خود آقا بماند. دیروز برایت پول حواله هوایی کردم (8 ژوئیه) همین روزها به دستت میرسد بابت هزینهی یک ماهه. کامی جان کار نوشتن و کشیدن در این چند روز اخیر خوب پیشرفت ندارد چون همان طوری که تو گرفتار امتحان هستی و به نقاشی مدتی است نرسیدهای بنده هم برای آخرین مرحله کار بازنشستگی مقداری گرفتاری دارم که به آنها میرسم و خلاصه از خط هنری حسابی خارج شدهام ولی خیلی خوشحالم که این آخرین درگیری اداری است باری بگذریم که زندگی محل گذر است. امشب خیال دارم در کافه چارلی (میکده) آقا شمس را ببینم و سلام شما را به ایشان برسانم آقای نادرپور و صلاحی و آقای محصص سلام میرسانند. صلاحی مدتی است غیبت دارد و گرفتار ازدواج و کار اداری و امور زندگی است نادرپور را هفتهای یکی دو بار میدیدم که آن هم به علت آتش گرفتن کافه تریا فعلا دو هفتهای است ندیدهام آقای محصص قرار است یک ماهه سری به آمریک (آمریکا) بزند و قطعا با استعداد نبوغ آسایش میتواند ره آورد بسیار خوبی برای دوستانش بیاورد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir