کتاب «کتابفروشی گمشده» نوشته ایوی وودز، رمانی تاریخی، عاشقانه و معمایی به سبک رئالیسم جادویی است که در دو خط زمانی موازی روایت میشود. این کتاب بیش از یک میلیون نسخه فروش داشته و در صدر پرفروشهای وال استریت ژورنال، آمازون و ساندی تایمز قرار گرفته است. همچنین نامزد نهایی جایزه کتاب بریتانیا بوده است. کتاب در حدود 399 صفحه دارد و برای علاقهمندان به داستانهای جادویی، تاریخی و عاشقانه، به ویژه کسانی که به دنیای کتاب و ادبیات علاقهمندند، اثری جذاب و تأثیرگذار محسوب میشود. خلاصه اینکه «کتابفروشی گمشده» رمانی است درباره فرار از سرنوشت تحمیلی، کشف خود، عشق به کتاب و قدرت تحول زندگی از طریق مواجهه با گذشته و رازهای نهفته در دنیای کتابها.
گذشته اپالین، دختری جوان و مستقل که در دهه 1920 برای فرار از ازدواج اجباری به پاریس میرود و در کتابفروشی معروف «شکسپیر و شرکا» مشغول به کار میشود، و زمان حال که مارتا و هنری در دوبلین به دنبال رازهای کتابفروشی گمشده هستند. داستان حول سفر جادویی اپالین به دنیای کتابها و نویسندگان بزرگ آن زمان مانند جیمز جویس و همینگوی میچرخد و نشان میدهد چگونه او با پشت سر گذاشتن دشواریها، به انسانی تبدیل میشود که ورژن رؤیایی خود است. در خط زمانی معاصر نیز مارتا و هنری با اسرار کتابفروشی گمشده روبرو میشوند که پیچیدگیها و رمز و رازهای داستان را افزایش میدهد. پیامهای اصلی در داستان فرار اپالین از برادرش در کتاب «کتابفروشی گمشده» عبارتند از: آزادی و اختیار در برابر سرنوشت تحمیلی: اپالین با فرار از ازدواج اجباری که برادرش برایش برنامهریزی کرده، نمادی از تلاش برای به دست گرفتن کنترل زندگی و انتخاب مسیر خود است. این پیام نشان میدهد که هر فرد حق دارد سرنوشت خود را بسازد و از قید و بندهای تحمیلی رهایی یابد. قدرت تحول و رشد فردی از طریق مواجهه با دشواریها: مسیر اپالین در پاریس و ورودش به دنیای کتابفروشی و آشنایی با نویسندگان بزرگ، نمادی از تبدیل شدن به ورژن رؤیایی خود است. این پیام بر اهمیت مواجهه با چالشها برای رشد و تکامل فردی تأکید دارد. پناه بردن به دنیای کتاب و ادبیات به عنوان مأمنی امن: داستان نشان میدهد که کتابها و دنیای ادبیات میتوانند فضایی جادویی و آرامشبخش برای فرار از مشکلات زندگی باشند و به انسان کمک کنند تا خود واقعیاش را پیدا کند. پیچیدگیهای روابط خانوادگی و تأثیر آنها بر سرنوشت فرد: بازگشت برادر اپالین از جنگ و تلاش او برای کنترل زندگی خواهرش، نشانگر تأثیر عمیق روابط خانوادگی و فشارهای اجتماعی بر فرد است که گاهی نیاز به مقاومت و فرار دارد. امید و امکان تغییر مسیر زندگی: داستان اپالین پیام امید به تغییر و امکان ساختن زندگی بهتر را منتقل میکند، حتی وقتی شرایط ظاهراً محدودکننده و دشوار به نظر میرسند. این پیامها در کنار روایت جذاب و دو خط زمانی موازی، «کتابفروشی گمشده» را به داستانی درباره آزادی، خودشناسی، عشق به کتاب و قدرت تحول زندگی تبدیل کردهاند.
علاقهمندان به داستانهای رئالیسم جادویی و عاشقانه که از روایتهای چندخط زمانی و شخصیتهای چندبعدی لذت میبرند. کسانی که به دنیای کتاب و ادبیات عشق میورزند و دوست دارند سفری جادویی و تأملبرانگیز در میان کتابها و نویسندگان بزرگ داشته باشند. خوانندگانی که به دنبال داستانهایی با مضامین خودشناسی، آزادی، قدرت تحول فردی و عبور از دشواریهای زندگی هستند. افرادی که به موضوعات اجتماعی مانند محدودیتهای زنان در گذشته، خشونت خانگی و الکلیسم علاقهمندند و میخواهند این مسائل را در قالب داستانی تأثیرگذار ببینند. کسانی که به دنبال رمانهایی با سبک نوشتاری شاعرانه، زنده و خیالانگیز هستند که هم سرگرمکننده و هم روحبخش باشد. مخاطبانی که دوست دارند داستانهایی درباره امید، تغییر مسیر زندگی و کشف خود واقعی را بخوانند و از تجربه خواندن کتابی پرفروش و نامزد جایزه کتاب بریتانیا بهرهمند شوند. با توجه به علایق شما در ادبیات تاریخی، معمایی و فلسفی، همچنین علاقه به داستانهای شخصیتمحور و تحلیلهای عمیق، «کتابفروشی گمشده» میتواند انتخابی جذاب و الهامبخش باشد.
نمیخواهم نشانش بدهم؟ کلمات را در سرم تکرار میکردم. حداقل معلوم شد که دراینباره با کسی حرفزدن برایم مثل جانکندن است. اینجا با یکی از جویندگان بزرگ کتاب اروپا نشسته بودم. فقط گروه کوچک و برگزیدهای از مردم میتوانستند ارزش کار من و خوششانسی بسیار زیادم در این دستاورد را درک کنند. آرماند یکی از آنها بود و بااینحال من تردید داشتم. در آن لحظه، ضمیر خودآگاهم پرده از حقیقتی برداشت که از زمان اولین ملاقاتمان سعی میکردم آن را نادیده بگیرم: به او اعتماد نداشتم. بااینحال اکنون به اینجا رسیده بودم و با دو انتخاب روبهرو بودم: با او دربارهی بچه صحبت کنم یا نسخهی خطی. باید تصمیم میگرفتم که میخواهم روی کدامیک ریسک کنم. نسخهی خطی را انتخاب کردم. درحالیکه جعبهی خیاطی را از کشو بیرون میآوردم، گفتم: «صبر کن.» اصرار کردم برای دستزدن به نسخهی خطی، هر دو دستکش نخی بپوشیم. او دفترچه را بررسی میکرد و من برایش داستانِ پیداکردن آقای براون در لندن را تعریف میکردم و اینکه تصمیم لحظهآخریام برای خرید این قطعهی کلکسیونی چطور به کشف نسخهی خطی امیلی رسید. خودش نمیدانست؛ اما واکنشی که تصمیم میگرفت نشان دهد، همهچیز را برایم روشن میکرد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir