کتاب «دیوید استار؛ یکه‌تاز فضا» کتاب اول از مجموعه لاکی استار است که به قلم آیزاک آسیموف نوشته شده و سعید سیمرغ به فارسی برگردانده است.

درباره کتاب دیوید استار؛ یکه‌تاز فضا

در سال 1953 آسیموف و دوستانش تصمیم می‌گیرند تا مجموعه رمانی بنویسند تا از آن برای ساخت مجموعهٔ تلویزیونی استفاده کنند. در ابتدای راه آسیموف با نام مستعار پل فرنچ شروع به کار می‌کند. هم‌زمان یک پروژه نوجوان‌پسند با نام (راکی جونز، تکاور فضا) در دست‌ساخت بود و به همین دلیل امکان ساخت سریال از این رمان نبود. آسیموف بالاخره رمان‌ها را با نام خود به چاپ رسانید.
داستان کتاب دیوید استار؛ یکه‌تاز فضا، داستان جوانی است به نام دیوید که به‌تازگی عضو انجمن علوم گشته. او که والدینش را در کودکی و در پی یک حمله راهزنانه به اخترناوی‌شان، ازدست‌داده، حالا تبدیل به یک جوان با ذهنی به تیزی و شفافیت دانشمندی استثنایی شده است. در پی مسمومیتی که در مهاجرنشین مریخ ریشه دارد، و تاروپود حکومت زمین را تهدید می‌کند، او به‌عنوان اولین مأموریتش برای پیداکردن دشمنان زمین که منابع غذایی را در گنبد مزرعه‌های مریخ مسموم کرده‌اند، راهی می‌شود.

در برشی از کتاب دیوید استار؛ یکه‌تاز فضا می‌خوانیم

لکه‌های کج‌وکوله‌ای از نور در برابر دیوید استار شناور بود. آرام‌آرام متوجه گزگز شدیدی در تمام بدنش و فشاری جداگانه شد که روی پشتش بود. فشار پشتش خودش را به شکل حقیقت درازکشیدن طاق‌بازش روی یک تشک سفت نشان داد. می‌دانست که گزگز عوارض جانبی تفنگ بی‌هوش کننده است، سلاحی که پرتوهایش روی مراکز عصبی پایهٔ مغز تأثیر می‌گذاشت.
 پیش از آنکه نور متمرکز شود پیش از آنکه به طور کامل از محیط اطرافش آگاهی پیدا کند احساس کرد شانه‌هایش تکان می‌خورد و گزش دورادور کشیده‌های محکمی را حس کرد که به گونه‌هایش می‌خورد. نور به درون چشم‌های بازش تابید و او بازویش را که مورمور می‌شد بالا آورد تا جلوی کشیدهٔ بعدی را بگیرد.