کتاب هنر و زیبایی در قرون وسطی نوشتهٔ اومبرتو اکو و ترجمهٔ هادی ربیعی، اثری ارزشمند در حوزهٔ زیباییشناسی و هنر قرون وسطی است. این کتاب که دومین اثر مهم اکو در این زمینه محسوب میشود، با نگاهی عمیق به مفاهیم زیبایی و هنر در دورهٔ قرون وسطی، خواننده را با دیدگاههای فلسفی و هنری آن دوران آشنا میکند. اکو در این کتاب، با تسلط بر منابع کلاسیک و قرون وسطی، تحلیلی جامع و جذاب ارائه میدهد که برای علاقهمندان به تاریخ هنر و فلسفه بسیار مفید است.
اومبرتو اکو در این کتاب به بررسی مفاهیم زیبایی و هنر در قرون وسطی میپردازد و با استناد به منابع تاریخی و فلسفی، دیدگاههای متفکران بزرگی مانند توماس آکوییناس و آوگوستین را تحلیل میکند. او نشان میدهد که زیبایی در قرون وسطی نه تنها یک مفهوم بصری، بلکه یک تجربهٔ معرفتی و عقلی بوده است. اکو با بررسی سه عنصر اصلی زیبایی—یکپارچگی، تناسب و روشنی—نشان میدهد که چگونه این مفاهیم در هنر و معماری آن دوره تجلی یافتهاند.
این کتاب همچنین به رابطهٔ بین زیبایی و لذت میپردازد و پرسشهای فلسفی مانند این که آیا زیبایی ذاتی است یا توسط ذهن انسان تعیین میشود، را بررسی میکند. اکو با نثری روان و دقیق، خواننده را به سفری تاریخی و فلسفی میبرد که درک عمیقتری از هنر و زیبایی قرون وسطی را فراهم میکند.
این کتاب به دوستداران تاریخ هنر، فلسفه و زیباییشناسی پیشنهاد میشود. اگر به مطالعهٔ تحلیلی دربارهٔ قرون وسطی و مفاهیم هنری آن علاقه دارید، این کتاب منبعی ارزشمند برای شما خواهد بود. همچنین، پژوهشگران و دانشجویان رشتههای هنر، فلسفه و تاریخ نیز میتوانند از این اثر بهرهمند شوند. خواندن این کتاب به کسانی که به اومبرتو اکو و آثارش علاقهمندند نیز توصیه میشود، زیرا این اثر یکی از مهمترین نوشتههای او در حوزهٔ زیباییشناسی است.
«در واقع، کلمهٔ visa فقط به معنی «متعلق دیدن» نیست، بلکه به معنی «متعلق ادراک»، یعنی مورد شناخت، نیز هست. visio نزد آکویینی به معنی apprehensio، یعنی معرفت بود، به نحوی که امر زیبا عبارت بود از id cujus apprehensio placet یعنی چیزی که ادراک آن لذتبخش است. visio همان معرفت است؛ با علت صوری سروکار دارد؛ صرفاً این نیست که خصوصیات محسوس چیزها دیده شوند، بلکه ادراکِ خصوصیات و کیفیاتی است که برحسب ساختار درونی صورتی جوهری تشکل یافتهاند؛ عملِ درک و دریافتِ عقلی و مفهومی است. چندین عبارت در جامع، این تفسیر از اصطلاح توماییِ visio، به منزلهٔ گونهای معرفت، را موجه میسازند. زیبایی در رابطهٔ ابژه با ذهنی که ابژه و زیباییاش را میشناسد فعلیت مییابد؛ و خصوصیات عینی چیزهاست که اعتبار و لذت این تجربه را تضمین میکند: «زیبایی سه لازمه دارد. نخست، یکپارچگی یا کمال، زیرا هر چیز ناقصی زشت است. سپس تناسب مقتضی یا هماهنگی و افزون بر اینها، روشنی: از اینروست که چیزهایی که رنگهای درخشانی دارند زیبا خوانده میشوند.» زیبایی مبتنی است بر این سه خصوصیتِ شناختهشده که از سنتی دورودراز گرفته شدهاند. اما معقول بودن زیبایی به معرفت، یعنی به visio، مربوط است. و لذت عامل دیگری است که ذاتیِ زیبایی است.
واضح است که بنا بر دیدگاه تومایی، لذت به علت استعدادی در اشیا که کاملاً عینی است ایجاد میشود. چنین نیست که لذت زیبایی را تعریف یا تعیین کند. مسئلهای که در اینجا هست مسئلهای بسیار واقعی است، که پیشتر برای قدیس آوگوستین مطرح شده بود. او پرسید آیا چیزها زیبایند چون لذت میبخشند، یا لذت میبخشند چون زیبایند؟ خود آوگوستین دیدگاه دوم را برگزید. اما هر نظریهای که اولویت را به اراده بدهد لذت را احساسی قلمداد میکند که دلخواهانه و آزادانه به ابژه تعلق میگیرد، نه اینکه ابژه آن را متعین سازد. دونس اسکوتوس چنین دیدگاهی داشت. اسکوتوس به این نظریه اعتقاد داشت که «اراده عملِ خود را ضبط و مهار میکند، درست همانطور که عقل عملش را.»(19) بدین ترتیب ادراک زیباییشناختی «قوهای آزاد برای مشارکت کردن است، مادام که عملش تابع قواعد اراده باشد؛ و این در مورد چیزهای بیشتر زیبا و کمتر زیبا یکسان است.» در مقابل، در نظریهای که تقدم را به عقل میدهد، چنان که در مورد آکویینی صدق میکند، آشکارا خصوصیات عینیِ امر زیباست که تجربهٔ زیباییشناختی از آن را رقم میزند. اما باز هم این خصوصیات به واسطهٔ visio (معرفت) فعلیت مییابند؛ خصوصیاتی هستند که برای کسی معلوماند. و این تا حدودی دیدگاهی را که در خصوص عینی بودن زیبایی داریم تغییر میدهد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir