کتاب «سماع جان» اثری از جلالالدین محمد بلخی (مولانا) است که با عنوان فرعی «سیری در دیوان مثنوی معنوی» و به کوشش عبدالرحیم گواهی توسط نشر پارس کتاب منتشر شده است. محتوای «سماع جان» به شرح و تحلیل داستانها و مفاهیم عرفانی و اخلاقی مثنوی معنوی مولانا میپردازد. هدف کتاب، ارائه نگاهی عمیق و تحلیلی به اشعار و حکایات مثنوی است تا خواننده بتواند با لایههای معنایی، پیامهای عرفانی، و آموزههای اخلاقی این اثر سترگ آشنا شود. این مجموعه برای علاقهمندان به شعر کلاسیک فارسی، عرفان اسلامی و تحلیل ادبی، منبعی ارزشمند و راهگشا به شمار میآید. در «سماع جان»، با تکیه بر داستانها و تمثیلهای مثنوی، مفاهیمی چون عشق الهی، جستوجوی حقیقت، رهایی از خود، وحدت وجود، و سلوک معنوی به زبان سادهتر و قابل فهم برای مخاطب امروزی تبیین و تحلیل شده است. این کتاب هم به عنوان راهنمای مطالعه مثنوی و هم به عنوان اثری مستقل برای درک اندیشههای مولانا قابل استفاده است. در مجموع، «سماع جان» پلی است میان مخاطب معاصر و دنیای شگفتانگیز مثنوی معنوی، و فرصتی برای تعمق در آموزههای جاودانه مولانا فراهم میکند.
در کتاب «سماع جان» که به شرح و تحلیل دیوان مثنوی معنوی مولانا میپردازد، نکات و مفاهیم متنوع و عمیقی از این اثر برجسته عرفانی و ادبی بررسی شده است. عشق الهی و سیر و سلوک عرفانی: مولانا عشق را نیروی محرکه جهان میداند و معتقد است که عشق الهی انسان را از قید و بندهای مادی رها کرده و به سوی کمال و وصال حق سوق میدهد. داستان نینامه در آغاز مثنوی، نماد جدایی انسان از اصل الهی و شوق بازگشت به اوست. وحدت وجود: مولانا تأکید میکند که همه موجودات تجلی وجود الهی هستند و در نهایت به سوی او بازمیگردند. این مفهوم در بسیاری از حکایات و اشعار مثنوی بازتاب یافته است. فنا و بقا: یکی از مفاهیم کلیدی مثنوی، فنا در خداوند و بقای به اوست؛ یعنی انسان با رها کردن خودخواهیها و تعلقات دنیوی، در ذات الهی فانی میشود و به حیات ابدی دست مییابد. معرفت و خودشناسی: مولانا بر اهمیت شناخت خود به عنوان مقدمهای برای شناخت خداوند تأکید دارد و معتقد است انسان با دروننگری میتواند به اسرار هستی پی ببرد. عقل و مراتب آن: در مثنوی، عقل جایگاه ویژهای دارد و مولانا برای آن مراتب و کارکردهای مختلفی قائل است. او عقل را مکمل عشق میداند و به نقش آن در مسیر کمال اشاره میکند. آموزههای اخلاقی و تربیتی: مثنوی سرشار از حکایات اخلاقی و تربیتی است که راهکارهایی برای زندگی بهتر، پرهیز از رذایل و نزدیک شدن به فضایل انسانی ارائه میدهد. تمثیل و حکایت: مولانا با بهرهگیری از داستانها و تمثیلهای ساده اما عمیق، مفاهیم پیچیده عرفانی و فلسفی را به زبانی قابل فهم برای عموم بیان میکند. نقد رفتارهای اجتماعی و فردی: در برخی دفاتر مثنوی، مولانا به نقد رفتارهای ناپسند اجتماعی و فردی میپردازد و راهکارهایی برای بهبود روابط انسانی ارائه میدهد. رنج، پذیرش و تقدیر: مولانا با بیان طبیعی بودن رنج و تقدیر در زندگی، مخاطب را به پذیرش شرایط و حرکت به سوی رشد معنوی دعوت میکند. در مجموع، «سماع جان» با شرح و تحلیل این مفاهیم، خواننده را به سفری درونی و معنوی در جهان اندیشههای مولانا میبرد و پلی میان زبان و مفاهیم مثنوی و مخاطب معاصر ایجاد میکند.
علاقهمندان به ادبیات عرفانی و آثار مولانا که میخواهند با مفاهیم و حکایات مثنوی معنوی به زبانی ساده و نثری روان آشنا شوند و از گوهرهای معرفتی و معنوی این اثر بهره ببرند. دوستداران ادبیات کلاسیک ایران که به دنبال درک عمیقتر از فرهنگ، عرفان و اندیشه ایرانی-اسلامی هستند و میخواهند قصههای مثنوی را بیواسطه آرایههای پیچیده شعری، روشن و بیابهام بخوانند. پژوهشگران و دانشجویان حوزه ادبیات فارسی، عرفان و فلسفه اسلامی که نیاز به منبعی تحلیلی و قابل فهم برای بررسی داستانها و تمثیلهای مثنوی دارند. افرادی که به دنبال راهنمایی معنوی و پاسخ به نیازهای روحی و اخلاقی خود در دنیای امروز هستند و میخواهند از تجربههای معنوی و انسانی مولانا بهرهمند شوند. کسانی که با شعر و آرایههای ادبی آشنایی کمتری دارند اما علاقهمندند مفاهیم عمیق مثنوی را در قالب نثر امروزی و داستانگونه دریابند. در مجموع، «سماع جان» پلی است میان مخاطب معاصر و دنیای ژرف و پررمز و راز مثنوی معنوی، و برای هر کسی که به دنبال فهم بهتر اندیشههای مولانا و دریافت پیامهای معنوی و اخلاقی اوست، کتابی ارزشمند و راهگشاست.
گر بگویم شمهای زآن نغمهها... جانها سر بر زند از دخمهها. داستان شاخص و برجستۀ دیگر مثنوی، داستان پیر چنگی است. مأخذ این داستان را اسرارالتوحید دانستهاند، اما مولانا برای رسیدن به مقاصد خویش، شکل و محتوای داستان را تغییر داده است و داستانی دیگر آفریده است. پیام اصلی داستان این است که پیمودن راههای سلوک و وصول به حق، به یک شکل خاص و تنها به یک گونه از پرستش وابسته نیست. انسان باید قالبهای ذهنی و متعصبانۀ خویش را رها کند و دربارۀ رفتار دیگران بهراحتی قضاوت نکند. آنچه مهم است این است که انسانْ تعصب و سختگیری را رها کند و تواضع و فروتنی پیشه سازد. در این داستان دو شخصیت اصلی وجود دارد: عُمَر: نماد فقیهی جزماندیش و سنتی است که با معیارهای ذهنی خودش رفتار دیگران را میسنجد و دربارۀ خوبی و بدی آنها قضاوت میکند. پیرچنگی: نماد انسانی خطاکار که با فروتنی خطای خویش را میپذیرد و در راه جبران آن تلاش میکند و به درویشی قلندر که در راه دوست رفتارهای شیرینی دارد تبدیل میشود. موضوع مهم دیگر داستان بحث اهمیت سماع و موسیقی است که مولوی در جایجای داستان به آن اشاره میکند. داستان در دوران حکومت عُمَر _ خلیفۀ دوم مسلمانان _ اتفاق افتاده است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir