کتاب حاضر داستان جذاب و ماجراجویانه‌ای دربارهٔ پنج کودک از خانوادهٔ سانتاندر است که برای شرکت در مسابقهٔ نقشه‌کشی آماده می‌شوند. این مسابقه برای خانوادهٔ سانتاندر حیاتی است، چون آخرین پس‌اندازشان را خرج کرده‌اند و در صورت برنده شدن، می‌توانند دوباره کنار هم باشند. این کودکان، هر کدام با استعداد منحصر به فرد خود، در راهی پر از خطر، سرگرمی، و موقعیت‌های بامزه قرار می‌گیرند. بچه‌ها ناگهان با مشکلاتی مواجه می‌شوند؛ مادرشان از قطار جا می‌ماند و کسی نشانه‌های جاده را جابه‌جا کرده است. آن‌ها باید به سرعت عمل کرده و راهی برای نجات خود پیدا کنند. 

درباره کتاب رقابت کوهستانی

شخصیت‌های این کتاب شامل فرانسی، دختر خانواده که چشم‌هایش می‌توانند جزئیات نامعلوم را ببینند. سل، ریاضی‌دانی که می‌تواند هر چیزی را با دقت محاسبه کند. جو که همواره مراقب است و بهترین مسیرها را پیدا می‌کند. این داستان نشان می‌دهد که کار تیمی و همکاری در مواجهه با چالش‌ها چگونه می‌تواند به پیروزی منجر شود و تجارب شیرین و غم‌انگیز از سفر را روایت می‌کند. رقابت کوهستانی برندهٔ جایزهٔ کتاب سال کودک و نوجوان نیوزیلند شده است. با خواندن این کتاب، شما نه تنها به دنیای نقشه‌ها و رمز و راز آن‌ها سفر می‌کنید، بلکه حس‌های آشنای ترس و دل‌تنگی را هم تجربه خواهید کرد.

خواندن کتاب رقابت کوهستانی را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

خواندن این کتاب به کودکان و نوجوانان به ویژه آن‌هایی که علاقه‌مند به ماجراجویی و رمز و راز هستند، والدین که می‌توانند با خواندن این کتاب با فرزندان خود، ارزش‌های همکاری و کار تیمی را به آن‌ها آموزش دهند، دوستداران داستان‌های ماجراجویانه، معلمان و مربیان و طرفداران ادبیات کودک و نوجوان پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب رقابت کوهستانی می‌خوانیم:

جو قطب‌نما را باز کرد و به بکت گفت «سوزنش رو می‌بینی؟ خیلی می‌لرزه. از قطب‌نمای قدیمی‌ام هم بیشتر می‌لرزه. برای این‌که حساس‌تر و دقیق‌تره. فرانسی هم همین‌طوریه. نسبت به آدم‌های دیگه حساس‌تره ولی چیزهای بیشتری رو هم تجربه می‌کنه. می‌تونه صداهای بیشتری رو بشنوه. یه عالمه صداهای بلند رو با هم می‌شنوه. برای همینه که اون‌قدر از جمعیت زیاد آدم‌ها می‌ترسه. اون همه جار و جَنجال، صدای وحشتناکی توی سرش درست می‌کنن. اما خوبیش اینه که رنگ‌ها براش درخشان‌ترن و شکل‌ها و اُلگوهای همه‌ چی رو می‌تونه ببینه. همه ‌چی هم دقیق یادش می‌‌مونه. همهٔ تیم‌ها کسی رو دارن که نقشه‌ها رو براشون طراحی می‌کنه. فرانسی طراح و البته‌ سِلاح سِری و مخفی ماست. ما به‌ خاطر فرانسی شانس بردن توی این مسابقه رو داریم. البته اون توی خونه مثل آدم‌های عادیه. منظورم اینه که کارهای روزمره‌اش رو مثل بقیه انجام می‌ده. برای خودش چای می‌ریزه، لباس‌های تمیز و خیس رو پهن می‌کنه تا خشک بشن، فقط… لباس‌ها رو به ‌ترتیب رنگ‌های رنگین‌کمون پهن می‌کنه!»