کتاب حاضر یک سفرنامه عمیق و احساسی است. نویسندهی کتاب در تابستان 2018 به کانادا سفر میکند تا به دوست کودکیاش که به بیماری مبتلا شده کمک کند. این سفر نه تنها پرده از رنج و غم غربت برمیدارد، بلکه کشف عمیقتری از زندگی مهاجران و تأثیرات فرهنگ غربی بر هویت شرقیها را به تصویر میکشد. نویسنده به طور ناخواسته با حقیقتهای تاریک زندگی در غرب آشنا میشود و باورهایش درباره رشد و خوشبختی در غرب تحت تأثیر قرار میگیرد.
او از دیدار با دنیای جدید و مواجهه با چالشها و تجربیات مختلف نه تنها دستهای از معانی جدید جستجو میکند، بلکه در تلاش است تا با غم و تنهایی خود کنار بیاید. این کتاب سفرهایی را روایت میکند که از یک شهر به هفت شهر میرسد و نشاندهنده تلاش نویسنده برای فهم عمیقتری از زندگی، دوستی و زخمهای فراموشنشدنی است. محلۀ افراها لبریز از لحظات شادی و اندوه، دوستی و تنهایی، و کنکاش در مفاهیم جدید است که تجربهای بینظیر از زندگی در غربت را به خواننده منتقل میکند.
خواندن این کتاب به مهاجران و پناهندگان، علاقهمندان به ادبیات و سفرنامهنگاری، دانشجویان و پژوهشگران علم جامعهشناسی که در پی بررسی موضوعات هویت فرهنگی و تأثیرات مهاجرت بر زندگی افراد هستند، دوستداران داستانهای دوستی و روابط انسانی و افراد در جستجوی خودشناسی پیشنهاد میشود.
لابد وقتی هم که در کوچۀ بن بست بیضی شکل محلۀ پارک لند درایو که دورتادورش را خانههای شیک شیروانیدار تریبلکس یکدست با پنجرههای چوبی کلاسیک و باغچههای سبز مجزای زیبا پر کرده بودند و در فاصلۀ کمی از خانۀ خودش مقابل ماشینهای آخرین مدل ایستاده بود ولی نمیدانست کدام خانه یا کدام ماشینها متعلق به او و خانوادۀ اوست و نه رنگ در آشنا بود و نه پلاک خانه به یادش میآمد، این جمله را با خودش تکرار میکرده که [آخه کی خودش رو به جهنم تبعید میکنه که من کردم!]
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir