خیابان گاندی ساعت پنج عصر یک روایت تأثیرگذار از جنایتهای دهه هفتاد ایران است که به بررسی گفتمانها و نیروهای اجتماعی آن زمان میپردازد. نویسنده با تحلیل واقعه سمیه و شاهرخ و جریانهای اجتماعی، رسانهای و حکومتی، سعی در کشف نقاط تلاقی این نهادها دارد. فردوسی در مقدمه میگوید که خوانش ما از این ماجرا تحت تأثیر گفتمانهای مختلف بوده و کتاب پر از تلاقیهایی است که بر موج جنایت سوار شدهاند. نویسنده تلاش میکند تا از دل تاریخ، داستان سمیه و شاهرخ را بیرون بکشد و آن را با روایتی نوین و تحلیلهایی عمیق بازگو کند.
کتاب شامل:
پنج پرده و چهار جستار مستقل:
1. پرده اول: بررسی روزهای ابتدایی حادثه و تجملگرایی.
2. پرده دوم: تحلیل اثرات فرهنگی و اجتماعی.
3. پرده سوم: واکاوی عدم توجه به جنایت.
4. پرده چهارم: بررسی خلق و خوی قاتل.
5. پرده آخر: نگاهی به 25 سال بعد و تأثیرات آن.
خواندن این کتاب به دانشجویان تاریخ و علوم اجتماعی، پژوهشگران و محققان که به تحلیل وقایع تاریخی و اجتماعی علاقه دارند، تمام افرادی که به شناخت عمیقتری از فرهنگ و جامعه ایران میخواهند، کسانی که به دنبال بررسی زوایای پنهان جنایتها و تبعات اجتماعی آنها هستند و نویسندگان و خبرنگاران که میخواهند درک بهتری از گفتمانهای اجتماعی داشته باشند پیشنهاد میشود.
وقتی تداعی، شخصیت اول دختری با کفش های کتانی، چشم هایش را بسته بود و در خیالش با شیشه ی نوشابه به سر متصدی کافه ی هتل می کوبید، تماشاگران سالن سینما به او خندیدند و هیچ کس متوجه خشم توی چشم های درشت و پر از سوال او نشد. تداعی در خیالش با تمام وجود، متصدی را کتک می زد؛ جوری که با هر مشت، انگار داشت از او و تمام آدم هایی انتقام می گرفت که در خیابان به او بدی کرده بودند. ترس، اولین چیزی بود که در خیابان با او ملاقات کرده بود. وقتی به هوای فرار از خانه، شهر را گز کرده بود، هربار بیشتر ترسیده بود؛ از بالاشهر تا پایین شهر، از زاغه نشین هایی که می خواستند به او تعرض کنند تا هتلی مجلل که برای چند ساعت استراحت به او پناه نداده بود. تداعی فیلم صدرعاملی، در خیابان ترس خورده و بی پناه شده بود. مردها نگاه بد به او داشتند و زن ها برایش سر تکان داده بودند. شهر، زیر قدم های او، پر از کوچه های بن بست بود. آسمان خراش ها و برج ها، برایش زیادی بلند بودند. ظاهر شهر، زیبا و مدرن به نظر می آمد، اما باطنش، ویران و ترسناک بود. تداعی، با فرار از خانه، نه تنها آزاد نشده بود، که در چنگال خیابان های شهری خشن و بی رحم اسیر شده بود. شهری که امیدهایش را ناامید کرده بود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir