این رمان روایتگر سرگشتگی و گم شدن انسان در کلاف پیچیده و در هم فرو رفتهی ذهن است. انسانی که از جستوجوی راه و همواره خود را در هزارتوی بیراههها درمانده یافتن خسته است و آیا سرانجام ممکن است این گمشده خویشتن را پیدا و رهایی را تجربه کند؟ تمامی این مفاهیم به شکل قصهای تودرتو روایت شدهاند که پیش از هر چیز مخاطب را با خود همراه میسازد تا از یک رمان خوشخوان لذت ببرد. سپس به بحران قهرمان داستان و معناهای پنهان در لایههای زیرین داستان فکر کند.
چشمهایش را ناخودآگاه لحظهای بست و دوباره باز کرد پلنگ هم بیحرکت در برابرش بر زمین پوشیده از برف نیم خیز بود. او البته هنوز توان بالا بردن سر و نگاه کردن به صورت پرهیبت حیوان وحشی را نداشت چشمها را باز هم بیاراده بست و سرانجام اولین جمله از مرکزی ناشناس در درونش بیرون آمد و در میانهی این وحشت سهمگین به سرعت از ذهنش گذشت: بترسی میمیری.
خواندن این کتاب به عاشقان ادبیات عمیق و فلسفی پیشنهاد میشود، افرادی که به دنبال بررسی ابعاد روانشناختی در داستانها هستند، همچنین کسانی که به سفرهای درونگرایانه و چالشهای انسانی علاقهمندند، از این رمان لذت خواهند برد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir