این کتاب شامل بیست و یک روایت عاشقانه از روز عاشورا تا روز اربعین است که توسط جمعی از نویسندگان به رشته تحریر درآمده است. اگر نی پرده ای دیگر بخواند شامل خاطراتی شیرین از پیادهروی اربعین است که مخاطب را با لذتها و لحظات این سفر همراه میکند.
غروب قبل از اربعین یک گروه تعزیه خوان آمدند. کار آن روز تمام شده بود و من روی بام بغل استودیو نشسته بودم که یکهو حس کردم از پایین دارد سروصدا میآید. بلند شدم و از لبه پشت بام نگاه کردم. شبیه کاروان اسرا بودند به نظرم، دوسه نفرشان هم طبل و سنج داشتند. یکی از طبلها خیلی بزرگ بود. جمعیت برایشان کوچه باز کرد و آمدند درست روبه روی ما تعزیه خوانها چیزهایی میخواندند که از لابه لای همهمه جمعیت رد نمیشد و تا آن بالا نمیرسید. بین خواندنهایشان هم طبالها چندتایی ضربه میزدند بعد یک باره انگار که نوار کاستی توی دستگاه گیر کند، همهشان ساکت شدند نوبت طبل بزرگ بود چند لحظهای زمان کش آمد تا چوبها بیایند بالا و بروند پایین و صدای عظیمی بلند شود. صدا شبیه کوبش طبل نبود بیشتر شبیه ناله بود یک ناله بلند و سوزناک انگار که صد تا هزار تا گلو یک باره با هم شیون کنند. سرم را بالا آوردم به گنبد نگاه کردم طبل بزرگ دوباره کوبید. دوباره خیره شدم به گنبد طلایی حرم. همهمه جمعیت بلندتر شده بود. ناله طبل هم قطع نمی شد دلم میخواست بگویم:«برای قسط و کار و شخصیت داستان نیامدم ها، اینها که همان تهران هم بود.» دیدم خب اینها را که خود این آقایی که شاه و گدا دارند دورش میگردند، میداند. هیچ نگفتم. نشستم و به گنبد و شب روشن نگاه کردم. طبالها داشتند میکوبیدند.
خواندن این کتاب را به افرادی که علاقهمند به ادبیات عاشقانه و فرهنگ عاشورا هستند پیشنهاد میکنیم. همچنین، افرادی که تجربه پیادهروی اربعین را داشتهاند یا به دنبال درک عمیقتری از این سفر هستند، از خواندن این روایتها لذت خواهند برد. اگر دوست دارید لحظات شیرین و احساسات مرتبط با این ایام را تجربه کنید، این کتاب گزینه مناسبی است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir