کتاب «تقریباً هر کاری» نوشته سوفی هن، یکی از جلدهای مجموعه «قصههای رنگینکمان» است که با داستانی ساده و تصویرگری رنگی، به کودکان مفاهیمی درباره تلاش، پشتکار و اهمیت انجام کارها میپردازد. این کتاب با زبانی روان و تصاویر جذاب، کودکان را تشویق میکند که با وجود سختیها و چالشها، تقریباً هر کاری را میتوان انجام داد و نباید از تلاش دست کشید. داستان کتاب معمولاً حول شخصیتهایی است که با وجود مشکلات و موانع، به دنبال انجام کارهای مختلف میروند و به کودکان یاد میدهد که شکستها و اشتباهها بخشی از مسیر یادگیری و رشد هستند. این اثر برای کودکان خردسال و پیشدبستانی تا اوایل دبستان مناسب است و میتواند به عنوان ابزاری برای تقویت انگیزه و اعتماد به نفس در آنها استفاده شود. با توجه به ترجمه و تصویرگری جذاب، کتاب «تقریباً هر کاری» در میان کتابهای تصویری کودکانه محبوبیت دارد و برای والدین و مربیانی که میخواهند مفاهیم مثبت درباره تلاش و پشتکار را به کودکان آموزش دهند، گزینه مناسبی است.
کودکان 3 تا 7 سال که در مرحله رشد اعتماد به نفس هستند و ممکن است گاهی احساس کنند نمیتوانند کارهای مختلف را انجام دهند. والدین و مربیانی که میخواهند به کودکان کمک کنند نگرش مثبت نسبت به تواناییهای خود پیدا کنند و با داستانی ساده و جذاب، مفهوم پشتکار و تلاش را به آنها آموزش دهند. کودکانی که دوست دارند داستانهایی درباره حیوانات و ماجراهای جنگل بخوانند و از طریق آنها با مفاهیم عزت نفس و خودباوری آشنا شوند. مربیان و معلمان برای استفاده در آموزش مهارتهای زندگی و تقویت اعتماد به نفس کودکان پیشدبستانی و دبستانی، چون کتاب به خوبی نشان میدهد که با تلاش و حمایت دیگران، تقریباً هر کاری ممکن است. کسانی که به دنبال کتابی تصویری، رنگی و داستانی با پیامهای مثبت درباره توانمندی و تلاش کودکانه هستند. این کتاب با داستان جرج خرگوش کوچولو که اول فکر میکند نمیتواند کاری انجام دهد اما با کمک دوستان و خرس دانا یاد میگیرد که تقریباً هر کاری را میشود انجام داد، به کودکان انگیزه میدهد تا به خودشان باور داشته باشند و از تجربههای جدید نترسند.
آن روز یکی از روزهایی بود که جان میداد برای هر کاری.ِ هر کسی را میدیدی سرگرم کاری بود.ُ البته هرکس غیر از جرج. آخر جرج خیال میکرد کاری از او ساخته نیست... برای همین جرج کاری نمیکرد. سمور آبی گفت: «سلام، جرج. چه کار میکنی؟» جرج گفت: «اِ... هیچی.» ُسمور آبی گفت: «خب، چرا نمیآیی با من نقاشی بکشی؟» جرج گفت: «نقاشی خوب است. اما من که نمیتوانم نقاشی کنم.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir