به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







برباد رفته - دو جلدی









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب بر باد رفته اثر مارگارت میچل یکی از مشهورترین و پرخواننده‌ترین رمان‌های قرن بیستم است. این رمان که اولین بار در سال 1936 منتشر شد، داستانی عاشقانه و تاریخی در دوران جنگ داخلی آمریکا و دوره بازسازی پس از جنگ را روایت می‌کند.

درباره کتاب بر باد رفته

بر باد رفته داستان زندگی اسکارلت اوهارا، یک زن جوان و زیبا از جنوب آمریکا است که در دوران جنگ داخلی و پس از آن با چالش‌های بسیاری مواجه می‌شود. داستان در ایالت جورجیا اتفاق می‌افتد و به طور خاص بر رابطه پر از تنش و پیچیدگی میان اسکارلت و اشلی ویلکز، مردی که او عاشقش است، و همچنین رابطه‌اش با رِت باتلر، مردی که شخصیت پیچیده‌ای دارد و به اسکارلت علاقه‌مند می‌شود، تمرکز دارد.رمان از آغاز جنگ داخلی آمریکا و تاثیرات آن بر زندگی افراد عادی شروع می‌شود. اسکارلت اوهارا، دختر یک صاحب مزرعه بزرگ در جورجیا، زندگی‌ای آرام و پر از رفاه دارد تا اینکه جنگ داخلی و اشغال جنوب توسط نیروهای اتحادیه، همه چیز را برای او تغییر می‌دهد. اسکارلت با مشکلات فراوانی مانند فقر، از دست دادن خانه و زمین‌هایش، مواجه می‌شود و در این مسیر سعی می‌کند تا با تلاش‌های خود، کنترل زندگی‌اش را دوباره به دست گیرد. در این بین، رابطه پیچیده او با رِت باتلر، که مردی با نیت‌ها و انگیزه‌های مبهم است، در طول داستان در کانون توجه قرار دارد. اسکارلت در تلاش است تا با حفظ غرور و هویت خود، به جبران خسارات دوران جنگ بپردازد.

خواندن کتاب بر باد رفته را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

بر باد رفته به کسانی که به داستان‌های عاشقانه پیچیده، درام‌های تاریخی و بررسی شخصیت‌های قوی و مقاوم علاقه‌مندند، توصیه می‌شود. این کتاب برای خوانندگانی که به تاریخ آمریکا و جنگ داخلی این کشور توجه دارند، نیز جذاب است. همچنین افرادی که به رمان‌های با دنیای شخصیت‌های چندوجهی و تحولات اجتماعی و فرهنگی علاقه دارند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب بر باد رفته می‌خوانیم:

 

«اگه فقط یه بار دیگه اسمی از جنگ ببرین، می‌رم خونه و در رو قفل می‌کنم. تو زندگیم هیچ‌وقت از هیچی مثل جنگ بدم نمی‌آد چه برسه به اینکه انفکاک مناطق هم در کار باشه. پاپا هم کل شبانه‌روز در مورد جنگ حرف می‌زنه و همه‌ی نجیب‌زادگانی هم که به دیدنش می‌آن در مورد فورت سامتر و حقوق ایالات و آبراهام لینکلن بحث می‌کنن، طوری که اون‌قدر حوصله‌ام سر می‌ره که دلم می‌خواد جیغ بکشم! همه‌ی پسرا و همین‌طور سربازای قدیمی در مورد جنگ حرف می‌زنن. تو مهمونی‌های بهار امسال هیچ تفریحی وجود نداره چون پسرا راجع به چیزی غیر از جنگ نمی‌تونن صحبت کنن و من خوشحالم که جورجیا برای انفکاک مناطق تا بعد از کریسمس یعنی قبل از اینکه مهمونی‌های کریسمس تباه بشه، منتظر می‌مونه. اگه دوباره بخواین از جنگ حرف بزنین می‌رم خونه.»اسکارلت منظورش را واضح گفت و نمی‌توانست مدتی طولانی به حرف‌هایی گوش دهد که نه به آن علاقه‌ای داشت و نه برایش جالب بود. او وقتی می‌خندید و حرف می‌زد، چانه‌اش کمی فرو می‌رفت و مژه‌های زبر و سیاهش چون بال‌های لطیف و سبک پروانه به حرکت در می‌آمدند. همان‌طور که اسکارلت دلش می‌خواست، پسرها افسونش شده بودند و برای اینکه حوصله‌اش را سر بردند فوری از او عذرخواهی کردند. پسرها در جذابیتش هیچ کم‌وکسری نمی‌دیدند و حتی فکر می‌کردند که بیش از حد جذاب است. جنگ مشغله‌ی آقایان بود نه خانم‌ها، پس موقعیت او را به‌عنوان یک زن درک کردند.

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه