کتاب اهالی تپه ندبه اثر حجتالاسلام محسن قنبریان، به تحلیل و بررسی یکی از مهمترین و گاهی مغفولماندهترین ابعاد واقعه عاشورا میپردازد. این اثر در پی واکاوی ضلع سوم این حادثه بزرگ است که غالباً در روایتهای تاریخی نادیده گرفته میشود: گروهی که در تپهای مشرف به میدان کربلا نشسته و به جای اقدام عملی برای حمایت از امام حسین (ع)، تنها به گریه و دعا پرداختند. این کتاب نه تنها به تاریخ عاشورا بلکه به روانشناسی سیاسی و اجتماعی مردم کوفه و آنچه منجر به سکوت و انفعال آنان در برابر ظلم شد، میپردازد.اهالی تپه ندبه به سخنرانیهای حجتالاسلام قنبریان در محرم سالهای 1437 و 1442 هجری قمری اشاره دارد که در آنها به بررسی وضعیت مردم کوفه و دلایل انفعال آنان پرداخته شده است.
در این کتاب، نویسنده به تحلیل تاریخنگاری واقعه عاشورا و تأثیرگذارترین عوامل آن میپردازد. مهمترین نکتهای که حجتالاسلام قنبریان به آن توجه میکند، وجود سه گروه در واقعه عاشورا است:
1. امام حسین (ع) و یارانش
2. لشکر عمر سعد و یزیدیان
3. گروهی از اهل کوفه که در تپهای مشرف به میدان جنگ نشسته و تنها به گریه و دعا پرداختند.
این گروه سوم که به «اهالی تپه ندبه» معروفاند، در حالی که به امام حسین (ع) تعلق خاطر داشتند و برای او اشک میریختند، هیچگاه در دفاع از ایشان وارد میدان نشدند. این افراد، به جای اتخاذ موضعی فعال، ترجیح دادند در دنیای راحتی و انفعال خود باقی بمانند و از خطرات و چالشهای پیوستن به امام حسین (ع) بپرهیزند. در کتاب، نویسنده با بررسی ویژگیهای این جماعت و تحلیل شخصیتهای گوناگون کوفه، به عواملی میپردازد که سبب شد این افراد از بیش از پانزده هزار نامه برای دعوت از امام حسین (ع) به قیام علیه یزید، به انفعال و سکوت روی آورند.
نویسنده در این اثر بهدقت بر نقش این افراد در شکلگیری واقعه عاشورا و پیامدهای آن تأکید میکند و از این منظر، مخاطب را به تفکر درباره شرایط اجتماعی و سیاسی امروز دعوت مینماید.
اهالی تپه ندبه بهویژه برای کسانی که علاقهمند به تاریخ عاشورا، تحلیلهای سیاسی و روانشناسی اجتماعی هستند، مناسب است. این کتاب برای پژوهشگران، فعالان دینی، و کسانی که در پی فهم عمیقتری از واقعه عاشورا و روانشناسی مردمان کوفه هستند، خواندنی و آموزنده است.همچنین این کتاب بهعنوان عبرتی برای جامعهی معاصر نیز مطرح میشود. چرا که نویسنده در بررسی ویژگیهای اهل کوفه به این نتیجه میرسد که انفعال و سکوت در برابر ظلم میتواند به نتایج تلخی منجر شود. از این رو، این اثر به تمامی کسانی که در جستجوی فهم بهتری از مسئولیتهای اجتماعی و دینی خود هستند، توصیه میشود.
اگر گفتند در ماجرای عاشورا عمر سعد بود و حسین، یزیدی بود و حسینی هم درست گفتهاند و هم غلط در عاشورا سه گروه بودند. نه دو گروه امام حسین اله و یارانش در یک سو، عمر سعد و یزیدیان در دیگر سو و اصحاب تل که ما به آنها اهالی تپهاند به میگوییم در. سوی سوم بودند. اهالی تپهاند به نیز در کربلا حضور داشتند. این مثل بزرگی است، اما چرا این تکه از تاریخ سانسور شده است؟ هر قدر لشکر عمر سعد زیاد بوده است. سه چهار برابر آن بر سر تل بودهاند که برای حسین هم گریه میکردند برای امام حسین اله گریه و زاری میکنند. اما وقتی میبینند حضرت علیاصغر را روی دست گرفته است. «اللهاکبر» نگفتند و به حضرت ملحق نشدند من با این افراد کار دارم باید برویم یقه اینها را بگیریم و محاکمه تاریخی کنیم که شما که بودید؟ چه بودید؟ از کجا آمده بودید؟ چه فکر و اندیشهای داشتید؟ چه اتفاقی در درون شما افتاد که این گونه عمل کردید؟ و بعد عبور کنیم به زمان خودمان و بیندیشیم که چه ضمانتی هست من چنین نشوم؟
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir