این کتاب مجموعه ای از خاطرات تأثیرگذار و در نهایت الهام دهنده یوجین اوکلی است که در فاصله سه ماه و نیم میان تشخیص پزشکی برای ابتلا به سرطان مغز و مرگ در سپتامبر 2005 به تالیف رسیده است. لحن آکنده از امیدواری نویسنده یادآور این مفهوم تاب آوری در لحظات سخت است.
می دانستم امید وجود دارد و بسیار نزدیک به من است فقط باید آن را کشف میکردم. به یاد میآوردم هنگامی که دوست خوبم بیل یک عمل جراحی بایپس قلب داشت. پس از سه روز که از عمل او گذشت پزشکان به او گفتند که میتوانی بیست و پنج قدم راه بروی. بیل آن روز صبح بیست و پنج قدم راه رفت. سپس او پرسید آیا میتواند آن روز بیست و پنج قدم دیگر هم راه برود؟ و به زودی او از یک سوی سرسرا تا سوی دیگرش را چهار بار در یک روز میپیمود. در یکی از گشتوگذارهایش زیر چشمی به اتاق دیگر نگاه کرد که در آن بیماران قلبی دیگر به آرامی خوابیده بودند، درحالیکه به دستهایشان سرم وصل بود. "وای آنها حالشان خیلی از من بدتر است". او به پرستاران گفت. "نه در واقع شما حالتان از آنها بسیار بدتر بوده، اما آنها خودشان را به عنوان کسی که حملۀ قلبی داشته است باور کردهاند درحالیکه شما سعی کردی بهتر شوی".
خواندن این کتاب را به کسانی که با ناامیدی و افسردگی دست و پنجه نرم می کنند و به دنبال کورسویی برای شروع دوباره هستند پیشنهاد می کنیم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir