شخصیت اصلی این فردی است که از کندی و مکث نویسنده اثر در کار نوشتن ناراضی است. این شخصیت داستانی از این رمان فرار می کند و به سراغ نویسندهای میرود که معروفیت بیشتر و پشتوانه تبلیغی گسترده تری دارد. اما این سفر باعث میشود که برای او ماجراهای تلخ و عجیب و مختلفی پیش بیاید.
«با همۀ وجود به وجد آمدیم. کجای دنیا میتوانستیم اینچنین داستاننویسی پیدا کنیم؟ حُضّار همه شروع کردند به کف زدن؛ محکم و ممتد. عدهای سوت بلبلی زدند. هفت ـ هشت نفر زنده باد ـ زنده باد گفتند. یکی با صدای نکرده از جایی ناپیدا داد زد: به احترام حضرت استاد پاشید!»
خواندن این کتاب به علاقه مندان به داستانها و تجربیات فرهنگی ایرانی پیشنهاد می شود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir