کتاب ته ران، هفت روایت از پایتخت بیراوی نوشتهٔ سلمان امین و با عکسهای رامتین فیروزیان، اثری جذاب و تأملبرانگیز دربارهٔ شهر تهران است. این کتاب با نگاهی دقیق و روایتگونه، به بررسی گوشهوکنار پایتخت ایران میپردازد و از محلهها، بناهای تاریخی، چالشهای شهری و خاطرات ثبتشده در حافظهٔ این شهر سخن میگوید.
تهران، شهری پرجنبوجوش و پرتناقض، همواره موضوعی جذاب برای نویسندگان و هنرمندان بوده است. سلمان امین در این کتاب، با روایتی مستند و ناداستان، به سراغ تهران میرود و هفت جنبهٔ مختلف این شهر را بررسی میکند. از محلههای قدیمی مانند قلعه مرغی، که نویسنده خود در آن بزرگ شده، تا بناهای تاریخی مانند برج آزادی و بازار تهران، همهوهمه در این کتاب جای دارند.
امین در فصلهای مختلف کتاب به موضوعاتی مانند تحول مفهوم خانه در تهران، تغییرات پیادهروها و کاهش پرسهزنی در شهر، معماری شهری، تنوع فرهنگی ساکنان تهران و چالشهایی مانند ترافیک و آلودگی هوا میپردازد. همچنین، او در فصل پایانی کتاب، به یکی از تاریکترین رخدادهای تاریخ تهران، یعنی جنایات قاتل سریالی کودکان (بیجه)، اشاره میکند و حالوهوای شهر در آن دوران را بازگو میکند.
عکسهای رامتین فیروزیان نیز به عنوان بخشی جداییناپذیر از کتاب، تصویری ملموس و زنده از تهران ارائه میدهند و به غنای روایتهای امین میافزایند.
این کتاب به علاقهمندان به مطالعات شهری، تاریخ معاصر ایران و ادبیات مستند پیشنهاد میشود. اگر به تهران و تحولات آن علاقه دارید یا دوست دارید با روایتی متفاوت از زندگی در یک کلانشهر آشنا شوید، ته ران، هفت روایت از پایتخت بیراوی انتخاب مناسبی است. همچنین، این کتاب برای کسانی که به عکاسی شهری و مستندنگاری علاقهمندند نیز جذاب خواهد بود.
اقتصاد بازار آزاد سیری نمیگیرد. بلد است چهطور خود را به معماری تحمیل کند؛ بزرگترین را میخواهد، بیشترین را، بالاترین را. یک پژوهش در ایالات متحده اعلام کرد که ثروتمندان دارند تمام ثروت را مثل یک یخدربهشت بالا میکشند. در نتیجهی این تحقیق اعلام کرده بود بیش از نیمی از دارایی جهان در اختیار کسانی است که اگر جمعشان کنی در یک بوئینگ 747 جا میگیرند. این آدمها وجود دارند، حتی اگر هر روز در ایستگاه مترو نبینیمشان. اینها را نمیشود بهسادگی ملاقات کرد اما آثارشان را چرا. مثل اعتقاد به خدایی که از مشاهدهی آثارش حاصل میشود. ابرسرمایهدارها شاید پل و مدرسه و جاده نسازند، اما اشتهایی خاموشنشدنی دارند به ساختن هتلها و مالها و مجتمعها.در تهران امروز قدم بزنید. رد پای این خدایگان نادیده در هر جایی یافت میشود. سازههای عظیم تجاری با عطشی مهارنشدنی کسبوکارهای کوچک را مثل جاروبرقی مکیدهاند تا یکهتاز بیرقیب میدان باشند. بقالیها میروند تا سوپرها و هایپرها عَلم شوند، درمانگاههای محلی کوچک تخته میشوند تا مجتمعهای عظیم بیمارستانی اعلام وجود کنند، مغازههای محلی چراغهای خود را خاموش میکنند تا پاساژهای چندطبقه اجناس خود را روی پیشخانهای لوکس بریزند. پردههای نقرهای سینماهای تکسالنه پایین میآیند تا پردیسها و مجتمعهای سینمایی به تماشاگران رؤیا بفروشند. دیگر خطوخبری از ساندویچکثیفها نیست، رستورانهای زنجیرهای و فودکورتها با صدها صندلی اشتراکی آمدهاند تا عصر دیگری را آغاز کنند، عصر جولان مارکها و برندها. سرمایهداری یعنی رشد. رشد با میانگی میانه ندارد، دشمن نمرهیک وسط است. متوسطها در این نبرد پایدار نمیمانند، محکوماند به فرورفتن یا فراز آمدن.امروز با گسترش ابرسازههای تجاری شکل تازهای از معماری پدید آمده. خانههای مغازهدار در مقام عمل از معنا تهی شدهاند. سازه یا خیلی بزرگ است یا خیلی کوچک. دیگر هیچچیز به چشم نمیآید، بعضی از نهایت بزرگی و بعضی دیگر از غایت کوچکی.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir