کتاب «دلبری برگزیدهام که مپرس» اثر سید علی اصغر علوی که تحت عنوان فرعی «خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم» منتشر شده است، به شکلی بینظیر و جذاب از هفت فصل (آسمان) تشکیل شده که هر یک به روایت سفرهای معنوی یازدهگانه به حرمهای مطهر کربلا و نجف، تجربههای ارزشمند اردوهای جهادی در مناطق محروم و تأملات عمیق نویسنده در راستای مفاهیم زیارت و عشق به اهل بیت (ع) میپردازد. در این اثر، سید علیاصغر علوی با تسلط بر متون دینی و روایی و همچنین آثار ادبی معاصر، از توانایی خود در روزنویسی و شیوههایی شاعرانه برای انتقال تجارب شخصی و جمعی استفاده میکند و خواننده را به سفری روحانی در مسیر عشق و معرفت دعوت مینماید.
این کتاب به وسیله مقدمهای از «محمدرضا سنگری» یک عاشوراپژوه و ادیب معاصر تأسیس شده و در فضای دانشگاه امام صادق (ع) و با همت فعالان فرهنگی و دانشجویی شکل گرفته است. هریک از فصلهای کتاب در فضای ترکیب ادبیات دینی و خاطرهنویسی مذهبی یک جنبه خاص را از سلوک عاشورایی و زیارتی به تصویر میکشد. عناوین این فصلها مانند «کشتی نجات»، «حرکت زائر»، «کویر برای کربلا»، «پاروزدن تا کربلا»، «طلبهٔ دانشجو در مدار نجف» و «مرثیه» بهخوبی بازگوکننده مفاهیم عمیق و پیچیدهای هستند که در پسزمینه آنها درباره مسیر روحی زائران و نحوه ارتباط آنان با معانی والای حسینی و جاذبههای معنویاش تأمل میشود. پیام مرکزی و غیرقابلانکاری که در این اثر بهوضوح نمایان است، بیان این واقعیت است که زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تنها به عنوان یک سفر فیزیکی تلقی نمیشود، بلکه این حرکتی درونی و عارفانه است که با اشک و معرفت، خدمت و تلاش در سلوک بهسوی حقیقت توأم میباشد. نویسنده با ارجاع به منابع معتبر روایی و ادبی، به تبیین این نکته میپردازد که هر فرد با نیات خالص و حرکت عاشقانه، میتواند به کشتی نجات مهدی فاطمی (ع) بپیوندد و در تطهیر خویش و بازسازی روحی و معنوی خود در مسیر کربلا گام بردارد.
این اثر نهتنها یک دفتر خاطرات از سفرها و زیارتها به تصویر میکشد، بلکه بهعنوان یک راهنمای معنوی برای عاشقان زیارت و فرهنگ حسینی، نقش قابلتوجهی دارد. این کتاب به افرادی که به دنبال درک عمیقتری از مفاهیم دینی و فرهنگی عاشورا هستند، علاقهمندان به سلوک معنوی، دانشجویان، پژوهشگران و تمام کسانی که به سفرهای معنوی و زیارتی عشق میورزند توصیه میشود. خواندن این کتاب میتواند الهامبخش طرز تفکری نوین در باب زیارت، عشق به اهل بیت (ع) و سلوک معنوی باشد و در دل هر فرد جرقههایی از شوق و اشتیاق برای ورود به دنیای معنوی عاشورا بیفروزد.
کشتی حسین لنگرانداخته در صحرای بلا و کشتی او آنجا شکست میخورد ولی باعث نجات عالمین است. کشتی نجات به سبب او آب نمیخواهد. بر روی یک قطره آب هم جاری میشود. و این قطره همان اشکی است که تو را به جلو خواهد برد. کشتی نجات حسین با همین آب روان چشمها پیش خواهد رفت و تو را نیز خواهد برد. کشتیشناسی برای درک معنای «کشتی نجات» لازم است! کشتیهای بزرگ برای بار و مسافر ساخته میشود، توقف آنها مستلزم هزینه است. برای همین در میان مسیر نمیایستند، ولی بعضی کشتیها و قایقها کارشان گشتزنی برای نجات است، اصلاً برای نجات آفریده شدهاند! به اینها میگویند: کشتی نجات. خوشا به حال غریقی که ناجیاش تو باشی! فقط خود را به کشتی رساندن کافی است. خود را به کشتی سپردن مساوی حرکت است. چراکه او دائم در سیر است و انسان را از سرزمینی به سرزمین دیگر میرساند. سلام بر سریعترین کشتی دنیا! کشتی حضرت حسین آماده نجات است. غریقها را بگو: «دستها را بالا بیاورید و خود را نشان دهید!» اگر خود را به او نشان دهی، اهل نجاتی. خود را به او نشان ده، به دیدار حسین بیا! زیارت هم یعنی دیدار: به دیدار حسین بیا تا اهل نجات شوی. در قدیم برای نشان دادن خشکی و ساحل نجات از فانوس دریایی استفاده میشد. طوفانزدگان و گمشدگان از طریق این نور خود را به ساحل میرساندند. برای کسی که گم شده و راه نمیداند نشان دادن «هدف» عامل شناخت سمت و سوی حرکت خواهد بود. اما کسی که هدف را شناخت؛ نیاز به چیز دیگری هم دارد و آن «وسیله» رسیدن به هدف است. و امام حسین هر دو آنها است: هم هدف است و هم وسیله. از طریق خودش باید به خودش رسید... خودش باید پردهها را کنار بزند تا به خودش برسی. با «وسیله» او باید تا «هدف» رسید؛ تا مصباح الهدی با سفینه النجاه!
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir