رمان تلآویو سقوط کرد روایت مردمانی است که دفاع از مظلوم را، فارغ از هر جهتگیری سیاسی، سرلوحۀ زندگیشان میدانند... این رمان سناریوی آزادی فلسطین و ازبینبردن موجودیت اسرائیل است با روشهای مختلف آرزویی نزدیک به واقعیت، خیالی شبیه حقیقت... اگر جوانان بخواهند، هر کاری شدنی است؛ حتی سرنگونکردن اسرائیل! داستانی که در سال 1401 توانست جایزه جشنواره کتاب فلسطین را به دست بیاورد. تلآویو سقوط کرد با ترجمه نوشته نویسنده لبنانی خانم سمیه علی هاشم است که توسط انسیه سادات حسینی ترجمه شده است.
این رمان، روایت مردمانی است که دفاع از مظلوم را، فارغ از هر جهتگیری سیاسی، سرلوحۀ زندگیشان میدانند… این رمان سناریوی آزادی فلسطین و ازبینبردن موجودیت اسرائیل است با روشهای مختلف آرزویی نزدیک به واقعیت، خیالی شبیه حقیقت…، اگر جوانان بخواهند، هر کاری شدنی است؛ حتی سرنگونکردن اسرائیل! داستانی که در سال 1401 توانست جایزه جشنواره کتاب فلسطین را به دست بیاورد.
این عنوان سال پیش، فقط عنوان داستانی بود که نویسنده آنچه را از صمیم قلب آرزو میداشت، در قالب کلمات عرضه کرده بود؛ اما حالا بعد از وقایع اکتبر 2023، بیشک برای هیچکس تصور سرنگونی زورگویان دشوار نیست. نویسنده امیدش را در نوجوانها و جوانهایی به واقعیت بدل کرده است که با سرسپردگی به آموزشهای یکی از شخصیتهای اصلی داستان توانستهاند، سرنوشتشان را تغییر دهند و آنچه را بهناحق از آنها گرفتهاند باز پس گیرند. آنها از ابزار قدرت برای سرنگونی قدرت استفاده میکنند، از جان خود میگذرند و به آرزویشان میرسند.
«تل آویو سقوط کرد تا یافا بازگردد!» این مژدهای است که این رمان میدهد و بازگشت یافا نشانه آن است که بهزودی دروازههای قدس باز شده و در آنجا نماز برپا خواهد شد با چفیههایی که فلسطینیان چنان تاجی از خون بر سر دارند و عطر مبارزه و شهادت از آن به آسمان میروند. از دروازه خلیل در قدس قدیم تا کافه عمو رضا و دیوار تاریخ کافه با نقشه فلسطین تا بقیه دروازهها (دروازه ساهره، اسباط، مغاربه، رحمت، حطه و…) حنظله رویش را به گستره سرزمین مقدس برمیگرداند؛ جایی که هر گوشه آن ردپای مجاهدان است که باتدبیر یاسر و همراهانش در واحد 1001 ترسیم شده است تا بین گلوله تفنگ خود و گلسرخی که ساره یک روز صبح روی تپه رامیه بهعنوان نماد عشقشان به او داد، طلوع تازهای رقم بزند، همان روزی که قلب یاسر بین دو عشق بزرگ نوسان یافت: ساره و فلسطین! «پویه کن! این شرابی طهور و گواراست!»
یه وقتی اینجا یافا بود.
بعد، صهیونیستها اسمش رو تلآویو گذاشتن.
پشت پنجره ایستاده بود و چای مینوشید، چشمهایش را در میان شلوغی خفهکنندهای به آسمانخراشها دوخته بود. نوری نمیتابید و همهجا غبارآلود بود؛ البته نه بهخاطر شلوغی و جمعیت و تراکم ساختمانها بهخاطر مشتی غارتگر و غاصب، فساد همهجا را گرفته بود.
منذر سعی میکرد بغضش را خفه کند با صدایی لرزان ادامه داد: چهل سال قبل از روز نکبت یهودیها تو محلهای به اسم تلآویو توی یافا زندگی میکردن؛ اما کمکم تلآویو یافا رو بلعید! اون زمان اونها به ما گفتن که ایده نامگذاری محله یهودینشین تلآویو از رمان تنویلاند از تئودور هرتزل رهبر صهیونیستها الهام گرفته شده؛ رمانی که اون موقعها مشهور بود و بینشون دستبهدست میچرخید.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir